خودشیفتگی چیست و درمان آن چگونه است؟ (اختلال شخصیت خودشیفته و ازدواج)
یکی از اختلالات شخصیت رایج در جهان، اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Disorder) است. این افراد خودشیفته، خودخواه و خودرای هستند و هیچ چیز و هیچ کسی جز خودشان را نمیبینند. افراد خودشیفته درک و همدلی پایینی نسبت به افراد دارند و خودشان را برتر از هر چیز و هر کسی میدانند. اختلال شخصیت خودشیفته نیز مثل سایر اختلالات شخصیت، به دلیل تربیت اشتباه والدین، ژنتیک و محیط در فرد ایجاد میشود که البته روشهای درمانی دارد اما چون افراد خودشیفته خودشان را بسیار درست و عالی میپندارند، هرگز به اشتباه خود پی نمیبرند و بنابراین برای درمان مراجعه نمیکنند. اما در کل این اختلال شخصیتی نیز قابل درمان است در صورتی که فرد بیمار به روانشناس مراجعه کند. در این مقاله درباره اختلال شخصیت خودشیفته توضیح میدهیم.
درستترین و علمیترین معنی خودشیفتگی چیست؟
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM)، خودشیفتگی را این گونه تعریف میکند: الگوی فراگیر از خودپنداری، نیاز به تحسین شدن از طرف دیگران و فقدان همدلی با دیگران را به عنوان معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت خودشیفته در فهرست لیست خود قرار داده است.
نشانههای اختلال شخصیت خودشیفته
اگر فردی حداقل 5 نشانه از نشانههای زیر را داشته باشد، مشکوک به اختلال شخصیت خودشیفته است که با انجام دادن تست تشخیصی نزد درمانگر، میتواند از اختلال خود مطمئن شود.
- حس خودبزرگپنداری یعنی فرد خودش را بزرگ و برتر از همه چیز و همه کس میپندارد
- اشتغال ذهنی با خیالپردازی درباره موفقیت، قدرت، زیرکی، زیبایی نامحدود یا عشق ایدهآل
- فرد اعتقاد دارد که فردی خاص است و فقط موسسات و افراد خاص باید با او معاشرت کنند. این افراد نگاه بالا به پایین نسبت به دیگران دارند
- نیاز دارند تحسین و تمجید زیادی از طرف دیگران بشنوند
- احساس میکنند لیاقت هر چیز عالی را دارند و همیشه در ارتباطات خود چنین انتظاراتی از دیگران دارند. مثلا انتظار دارند در یک مهمانی به آنها غذایی لوکس و به صورت جداگانه داده شود و یا انتظار دارند گرانقیمتترین هدایا را از عشق خود دریافت کنند. اگر چنین اتفاقی نیفتد و انتظاراتشان برطرف نشود، طرف مقابل یا آن موسسه و یا محل را سرزنش و تحقیر خواهند کرد
- از دیگران سوءاستفاده میکنند تا به اهداف خود برسند
- نمیتوانند شرایط دیگران را درک کنند. در هر شرایطی از دیگران توقعات افراطی و زیاد دارند
- احساسات دیگران را درک نمیکنند و اصلا برایشان مهم نیست که دیگران چه احساسی دارند
- نیازها و خواستههای دیگران برایشان مهم نیست
- برایشان مهم نیست که دیگران از حرف یا رفتارشان ناراحت میشوند یا خیر. تازه فکر میکنند حق با خودشان است که چنین صحبت کرده یا حرف میزنند
- مدام درباره خودشان و دستاوردهایشان سخن میگویند و گاهی در این زمینهها بزرگنمایی هم میکنند
- توهم این را دارند که دیگران به خودشان حسودی میکنند
- متکبر و مغرور هستند
- در برابر انتقادات به شدت واکنش نشان میدهند
- ممکن است رفتارهای تکانشی مثل رابطه جنسی پرخطر انجام بدهند
علتهای اختلال شخصیت خودشیفته
ژنتیک و وراثت
چند درصد از اختلالات شخصیتی به دلیل وراثت و به صورت ارثی منتقل میشود. اگر در خانواده یا اقوام فرد، شخصی باشد که اختلال شخصیت خودشیفته داشته باشد، این اختلال ممکن است در این خانواده ژنتیکی باشد البته ژن به تنهایی نمیتواند فرد را بیمار کند، بلکه محیط و سبک تربیتی باعث ایجاد شدن زمینه فعال شدن ژن در فرد میشود.
مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در دوران کودکی
افرادی که به نوعی در دوران کودکی مورد سوءاستفاده روانی یا جسمی قرار گرفتند ممکن است مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته شوند. در این افراد طرحواره بی اعتمادی و بدرفتاری فعال میشود که باعث میشود این افراد نسبت به دیگران بی اعتماد شوند و خشم پنهان شده در خودشان نسبت به تمام آدمها یا جنس مخالف یا جنس موافق خود داشته باشند. این موارد باعث میشود فرد خودش را برتر از دیگران بداند و دیگران را نادیده بگیرد و اصلا به آدمها علاقهمند نباشد و یا اگر از یک فرد جنس مخالف مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشد ممکن است بخواهد در بزرگسالی از جنس مخالفهای خود انتقام بگیرد و با خودشیفتگی و نادیده گرفتن این کار را انجام بدهد.
مورد بی توجهی قرار گرفتن در دوران کودکی
فردی که در کودکی مورد بی توجهی از سوی والدینش قرار گرفته است، یاد نمیگیرد که چگونه باید برای دیگران ارزش و احترام قائل باشد، چگونه باید به دیگران احترام بگذارد و چگونه باید آنها را دوست داشته باشد. چنین فردی از والدینش خودخواهی و خودشیفتگی و بی توجهی به دیگران را یاد میگیرد. این افراد ممکن است دچار اختلال شخصیت خودشیفته شوند.
لوس تربیت کردن کودک
همان طور که بی توجهی کردن به کودک میتواند او را مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته کند، برعکس اگر کودک را لوس تربیت کنند یعنی بیش از حد به او توجه کنند و هر چیزی که میخواهد را برایش فراهم کنند، این کودک هم ممکن است دچار اختلال شخصیت خودشیفته شود. این مورد و مورد فوق به دلیل فعال شدن طرحواره استحقاق است که فرد را دچار این اختلال شخصیتی میکند.
درمان اختلال شخصیت خودشیفته
روان درمانی (مشاوره)
همان طور که در مطالب قبلی مقاله اشاره کردیم، افراد دارای این اختلال شخصیتی معمولا به درمانگر مراجعه نمیکنند چون متوجه اشتباه خود نمیشوند و خودشان را بی نقص و برتر میدانند و فکر میکنند نیاز به درمان یا راهنمایی فرد متخصص ندارند. بنابراین این افراد توسط خانواده و یا همسر یا افراد دیگر به درمانگر ارجاع داده میشوند. در جلسات مشاوره ابتدا علت این اختلال در فرد مشخص میشود و تلههای ذهنی مربوطه درمان میشوند تا احساسات، افکار و رفتار فرد هم به دنبال آن اصلاح شود. سپس مهارتهای ارتباطی و اجتماعی به فرد آموزش داده میشود تا فرد یاد بگیرد که چگونه باید با دیگران با احترام و به درستی رفتار کند.
دارو درمانی
گاهی اوقات از درمان دارویی هم در کنار روان درمانی استفاده میشود. درمان دارویی برای کنترل علائم این اختلال به کار گرفته میشود مثل کنترل هیجانات شدید و رفتارهای خطرناک. ممکن است برای کاهش شدت علائم از داروهای آرامشبخش استفاده شود.
چگونه متوجه شویم که طرف مقابلمان یک فرد خودشیفته است؟
افرادی که با خودشیفتهها تا به حال صحبت کردهاند، چنین احساسی را توصیف میکنند که صحبت کردن با این افراد مثل این میماند که کسی به جز خودشان در این اطاق وجود ندارد و آنها دارند با خودشان درباره موضوعاتی صحبت میکنند که خودشان دوست دارند و برایشان مهم نیست که آیا طرف مقابل هم از این صحبتها لذت میبرد یا خیر. قطعا صحبت کردن با خودشیفتهها دشوار است. این افراد میل بی پایان دارند برای رسیدن به شهرت، موفقیت و… گاهی برای رسیدن به این موارد، اطرافیانشان را فورا از زندگیشان حذف میکنند. این افراد به هیچ عنوان عذرخواهی نمیکنند و اشتباهاتشان را نمیپذیرند.
رابطه و ازدواج با افراد خودشیفته چگونه است؟
یکی از سوالات رایج که افراد از ما روانشناسان میپرسند این است که آیا افراد خودشیفته میتوانند عاشق شوند و چرا عاشق میشوند؟ این افراد برای ارضاء و برآورده کردن نیازهای خودشان وارد رابطه میشوند. در رابطه نیز علائم خودشیفتگی را از خود نشان میدهند. مثلا اشتباهاتشان را قبول نمیکنند و حتی آن را به گردن دیگران میاندازند. شما هرگز در رابطه با چنین افرادی عذرخواهی نخواهید شنید بلکه هر دفعه شما باید به جای او عذرخواهی کنید. همچنین چنین افرادی شرایط شریک عاطفی یا همسرشان را به هیچ عنوان درک نمیکنند و در هر شرایطی از او انتظار دارند 100% وظایفش را انجام بدهد و در خدمتشان باشد. در این افراد خیانت بسیار زیاد دیده میشود چون آنها معتقد هستند که لیاقت بهترینها را دارند و حق دارند با بهترینها در رابطه باشند. به علاوه معتقد هستند که قوانین فرهنگ، خانواده و جامعه برای آنها تعیین نشده است و میتوانند برخلاف ارزشها و قوانین خیانت هم بکنند یا همزمان با چند فرد در ارتباط باشند. اغلب افرادی که با فرد خودشیفته در رابطه هستند یا ازدواج کردهاند در آخر از رفتارهای پارتنر یا همسرشان خسته میشوند و ممکن است مبتلا به افسردگی شدید نیز بشوند چون فقط در حال خدمت کردن به او هستند در حالی که در مقابل چیزی از طرف مقابل نمیبینند.
با پارتنر یا همسر خودشیفته چگونه برخورد کنم؟
سعی نکنید او را تغییر بدهید
به هیچ عنوان شما نمیتوانید به یک فرد خودشیفته ثابت کنید که او اشتباه میکند و باید تغییر کند. پس به امید تغییر او رابطه را ادامه ندهید و در این مسیر سعی و تلاش هم نکنید. هرچقدر تلاش کنید او را اصلاح کنید، او بیشتر با شما لج خواهد کرد و از شما دور خواهد شد.
از خودتان مراقبت کنید
صبر نکنید تا او نیازهایتان را برآورده کند چون چنین اتفاقی نخواهد افتاد! بهتر است خودتان از خودتان مراقبت کنید و نیازهای خودتان را برآورده کنید. میدانیم که این شرایط سخت است به هر حال شما هم از او انتظاراتی دارید اما وقتی با چنین فردی وارد رابطه شدید یا ازدواج کردید دیگر نباید از او انتظاراتی را داشته باشید که از فرد سالم باید داشته باشید. او فرد سالمی نیست و نمیتواند انتظاراتتان را برآورده کند. از لحاظ روانی و جسمانی مراقب خودتان باشید. اگر دچار مشکلات روانی مثل افسردگی شدید، حتما از روانشناس کمک بگیرید. در این زمینه میتوانید از خدمات مشاوره و روانشناسی روان سالم کمک بگیرید.
قاطع باشید
وقتی از شما انتظارات اشتباهی دارد مهم نیست که بعد از آن سرد خواهد شد یا قهر خواهد کرد، شما باید قاطعانه نه بگویید اگر نمیتوانید به انتظاراتش پاسخ مثبت بدهید. با سکوت کردن در برابر رفتارهایش، او بیشتر از قبل ادامه خواهد داد پس قاطع باشید و بر ارزشها و حق و حقوق خود پافشاری کنید.
خودتان را مقصر ندانید و سرزنش نکنید
ممکن است به دلیل اینکه او هیچ اشتباهی را قبول نمیکند کم کم باور کنید که او اصلا مقصر نیست و شما مقصر همه چیز و همه مشکلات هستید. این صحیح نیست. در رابطه هر مشکلی که پیش میآید هر دو طرف در ایجاد شدن آن مشکل سهیم هستند. پس خودتان را به تنهایی مقصر ندانید و خودتان را بابت هر چیزی سرزنش نکنید.
از زوج درمانگر کمک بگیرید
قطعا زندگی کردن با یک شخص دارای اختلال شخصیتی بسیار سخت است. پس توصیه میکنیم برای تصمیمگیری بهتر و منطقیتر درباره رابطه یا زندگیتان و برای اینکه بدانید آیا این مشکل قابل حل است یا خیر، حتما از زوج درمانگر کمک بگیرید.
چه زمانی باید از فرد دارای اختلال شخصیت خودشیفته جدا شوم؟
زمانی که این موارد را مشاهده کردید، وقت آن رسیده است که تصمیم جدی برای رابطه و ازدواجتان بگیرید چون قرار نیست به پای او بسوزید و بسازید. اگر با دیدن این رفتارها هنوز هم عاشق و وابستهاش هستید، راه چاره این نیست که به این مسیر اشتباه ادامه بدهید، بلکه باید به کمک روانشناس ریشه این وابستگی را پیدا کرده و آن را درمان کنید تا بدانید لیاقت بهترینها را دارید، باید عزت نفس داشته باشید و هر چیزی را نباید تحمل کنید.
- او به شما القاب زشت و ناپسند میدهد
- در جمع به شما بی احترامی میکند و یا شما را تحقیر میکند
- مدام سر شما داد میزند
- حسادت بیمارگونه دارد و اجازه نمیدهد ارتباطات اجتماعی سالم خود را با همکاران، دوستان، خانواده یا همکلاسیهای خود داشته باشید و شما را محدود میکند
- مدام شما را برای همه چیز مقصر میداند حتی اگر اشتباه از خودش باشد
- رفتارها و حرفهایتان را زیر ذره بین گرفته است و مدام عیبجویی میکند
- نادیده گرفتن نیازها و خواستههایتان به صورت مداوم
- شما احساس میکنید از لحاظ احساسی و روانی و یا حتی جسمانی از شما سوءاستفاده میشود
- احساس میکنید او شما را کنترل میکند و در یک قفس یا زندان قرار گرفتهاید
- او حاضر نیست از روانشناس برای درمان شدنش کمک بگیرد
- شما از لحاظ روانی و جسمانی بیمار شدهاید
سخن پایانی
افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفته، خودخواه و خودبزرگبین هستند. آنها به جز خودشان، هیچ چیز و هیچکس دیگر را نمیبینند و خودشان را فردی بی نقص، محق و بدون اشتباه میدانند. این افراد مناسب رابطه و ازدواج نیستند اما اگر به هر دلیلی با آنها وارد رابطه یا زندگی مشترک شدید، اگر نشانههای بخش آخر مقاله را تجربه میکنید، حتما تصمیم جدی برای رابطهتان بگیرید. مهم نیست که ازدواج کردید یا نه، مهم این است که برای سلامت روان و جسم خود هم ارزش قائل باشید و اجازه ندهید در کنار فردی ناسالم طولانی مدت آسیب ببینید. البته که این اختلال قابل درمان است اما این افراد اغلب به درمان مقایسه نمیکنند چون قبول ندارند که بیمار هستند. اگر با چنین فردی در رابطه هستید و نمیدانید اکنون چه تصمیمی باید بگیرید، میتوانید با خدمات مشاوره و روانشناسی روان سالم مشورت کنید.