ترس از صمیمیت (چرا از عاشق شدن و وارد رابطه شدن میترسم؟)
این مقاله، راهنمایی است برای غلبه بر ترسهایی که ما در روابط صمیمانه خود تجربه میکنیم و راه و روش غلبه بر این ترسهای ارتباطی که در ذهن و بدن ما وجود دارند را نشان میدهد. این ترسها میتوانند باعث شوند ما دیگر وارد رابطه نشویم یا اگر هم میشویم آنقدر میترسیم و فکر و خیال میکنیم که در آخر با شکست مواجه میشویم. پس مهم است که بدانیم چگونه باید به روش درست با این ترسها مقابله کنیم و آیا این ترسها منطقیاند یا ساخته ذهنمان هستند؟
من بحث غلبه بر ترسهای رابطهای را با یک داستان شروع میکنم: در یک بعد از ظهر گرم، من در حال شنا کردن در استخر بودم در حالی که یک روز خاص را پشت سر گذاشته بودم. تمام تلاشم را میکردم که یک شنای خوبی داشته باشم و به چیزهای ناراحتکننده فکر نکنم، اما همین که داشتم نفس عمیق میکشیدم و بدنم در حال ریلکس شدن بود، متوجه دردی در عضلات مختلف بدنم شدم انگار درگیر انقباضاتی بود که با یکی از درگیریهای ذهنیام مرتبط بود. در چشم بهم زدنی فهمیدم که در تمام مدت شنا بدنم همچون ذهنم درگیر اتفاقات روزانه بود. من سالها بود که فهمیده بودم ذهنمان تمام وقت درگیر رابطههایمان است و اگر بخواهیم خودمان را بهتر بشناسیم، باید توجه بیشتری به روابطمان بکنیم. زیرا اصول زندگی در روابط ادامه مییابد.
آنچه تا به حال نادیده گرفته شده بود و من در حال شنا به آن دست یافتم، این بود که جدایی ذهن از بدن، یک جدایی تصنعی است و بدن ما نیز به اندازه ذهنمان در همه زمانها درگیر روابط ما است. من در تمرینات شنا کشف کردم که رابطه ذهن و بدن، یک رابطه واقعی است و زمانی که فرد به بعضی روابط ناراحتکننده فکر میکند، به طور هماهنگ یک احساس فیزیکی دردناک را هم در بدن تجربه میکند. من این ارتباط بین ذهن و بدن را به طور خلاصه، ارتباط بی ام آر (Body-Mind Relationship) مینامم که نشان میدهد مرکز تمام ترسهای روابط، در ذهن و بدن ما قرار دارد. دانش مدرن، آشکارا بیان میکند که ما موجوداتی ذهنی و بدنی هستیم. اما وقتی فهمیدیم موجودی منحصر به فرد هستیم به تدریج چرخه طبیعی را از دست دادیم. برای مثال، روش تغذیهمان که ما را از خوردن و نوشیدن سالم دور میکند و یا تلویزیون نگاه کردن و چرخیدن در شبکههای اجتماعی که ما را از فعالیتهای فیزیکی دور کرده است نتیجه اختلال در این چرخه است.
پدیدههای زیادی وجود دارد که باعث میشوند ما مسیر روابط ذهن و بدنمان را گم کنیم و به طور مداوم درگیر روابط عاطفیمان باشیم. این مقاله در مورد چالشهای مهم انسان است، چالشهایی از قبیل این که بشر دوست دارد بیشتر زنده باشد، بیشتر عاشق باشد و روابط ذهن و بدن بهتری را تجربه کند. این مقاله، نه تنها در مورد ترسها، بلکه در مورد چگونگی تکمیل کردن روابط صمیمانه نیز تمرین دارد و به ما یاد میدهد چگونه هر روز ترسهای رابطهایمان را تشخیص دهیم و آنها را رها کنیم. من اعتقاد دارم که این هفت ترس رابطهای مرگآور، زندگی ما را به طور بی صدا و با روشهای ناگفته و نادیده از بین میبرند. تجربیات ترسناکی که ما در روابط خود در دورههای مختلف رشد با آنها مواجه شدهایم هنوز هم بر روی روابط ما سایه افکندهاند و روابط صمیمانه ما را تحت الشعاع قرار میدهند. ما در ایجاد و حفظ روابط از آنها استفاده میکنیم در حالی که ما فکر میکنیم آنها مربوط به گذشتهاند و ما آنها را پشت سر گذاشتهایم.
نشانههای ترس از صمیمیت
- عزت نفس پایین داشتن
- بی اعتمادی نسبت به دیگران
- خشمگین بودن نسبت به دیگران
- اجتناب از برقراری تماس فیزیکی
- اجتناب از متعهد شدن نسبت به دیگران
- داشتن روابط ناپایدار تکرارشونده
- ناتوانی در به اشتراک گذاشتن احساسات
- انزوای اجتماعی
7 ترس رابطهای
هفت ترس رابطهای عبارتاند از:
- ترس از تنها ماندن
- ترس از ارتباط داشتن با دیگران
- ترس از ترک شدن به وسیله کسی که دوستش دارید
- ترس از اینکه قادر نباشید از خود دفاع کنید
- ترس از دیده نشدن و درک نشدن
- ترس از شکست و یا موفقیت در روابط
- ترس از نرسیدن به کمال در زندگی
ما در اجتماعی زندگی میکنیم که عشق، خانواده، روابط، تبدیل به آرمانهای بشری شدهاند. اما به ندرت ما روابط خوب را میشناسیم که به کمک آنها بتوانیم روابط بهتری داشته باشیم. وقتی به افراد پیشنهاد میشود یک لیست از خواستهها و انتظاراتشان از روابط صمیمانه تهیه کنند، به ندرت دیده میشود که آرزو داشته باشند با شخصی ارتباط پیدا کنند که درگیری و مشکل شخصی دارد و تمایل دارد برای حل مشکلش با روشی صادقانه، باز و غیر دفاعی تلاش کند یا شخصی را به دوستی برگزینند که در روابط خود، منافع شخصی را نادیده میگیرد. معمولا این گونه اشخاص در لیست خواستههای مردم نیستند. ما اغلب فکر میکنیم وقتی با کسی رابطهای برقرار میکنیم مهمترین و اولین وظیفهمان این است که تمام وقت زندگی آن شخص را بررسی کنیم و بفهمیم چه تجربیاتی دارد که به درد ما میخورد.
در همین راستا، هاروین هندریکس یکی از بزرگترین متخصصین حوزه روابط به ما یادآوری میکند که مهمترین چیز در روابط، پیدا کردن بهترین شریک عاطفی نیست، بلکه یادگیری این است که چگونه بهترین شریک عاطفی باشیم. ما به این دلیل که احساس میکنیم ممکن است در روابط جدید آسیب ببینیم و ممکن است روابط جدید به ما صدمه بزنند، از خیر روابط جدید میگذریم و برای ایجاد روابط جدید اقدام نمیکنیم. ما عمیقا از اینکه در روابط توسط دیگران آسیب ببینیم میترسیم. حتی اگر در بهترین شرایط بتوانیم هشدارها و ترس خود را نادیده بگیریم، هر روز یادداشت روزانه تنشزایی را مرور میکنیم که افکار و تصورات ما را درگیر خود میکنند. اگر ما بخواهیم به طور جدی این افکار را متوقف کنیم و کاری را انجام دهیم که در روابط بین ذهن و بدن برای ما اثربخش باشد، باید از این لحظهها به عنوان موقعیتهایی برای توجه دقیق به ترسهای رابطهای استفاده کنیم. هر چه شما در مورد ترسهای پنهان خود بیشتر بدانید، زندگی بهتری خواهید داشت. زندگی خوب به واسطه آگاهی از تواناییها و آنچه قادر به انجام آن هستیم حاصل میشود. نه اینکه تظاهر کنیم که نمیترسیم یا اینکه کلا ترس در زندگی اهمیت خاصی ندارد.
چگونه ترسهای مرگبار هفتگانه، روابط صمیمانه شما را تحت الشعاع قرار میدهند؟
ترس زندگی ما را در جهات بی شماری کنترل میکند، البته باید دید که ما از این موضوع آگاه هستیم یا نه؟ ما از همان اوایل کودکی، شخصیتمان را در حال شکلگیری عکسالعملهای خود، برای مواجه با موقعیتهای ترسناک پرورش میدهیم. ما خالق عادات خود هستیم و عواطفی در درون خود داریم که در کودکی بسیار انعطافپذیرند. در گذر زمان پیچ و تاب میخورند تا در بزرگسالی شکل ثابت به خود میگیرند. ابتداییترین واکنشهای ما در برابر ترس، هنوز هم در زندگی ما باقی ماندهاند و بر چگونگی برخورد و روابط ما با دیگران تاثیر میگذارند. ما در همان اوایل در زندگی یاد گرفتهایم، که نترس، شجاع باش، تو از پس آن بر میآیی. ما خیلی زود یاد میگیریم که حتی به صورت خودآگاه، بیشتر ترسهایمان را سرکوب کنیم. اما مشکل اینجا است که وقتی از ترسهایمان آگاهی نداشته باشیم قادر به تشخیص خطر واقعی امروز و عادات خودکار قدیمی نیستیم. به عبارت دیگر نمیفهمیم چه اتفاقی واقعا خطرناک است و کدام اتفاق، واکنش آموختهها و ترسهای قدیمی است که ما قبلا آموختهایم. این عادت قدیمی را «انعکاس ترس» مینامیم.
چرا مدام دردهای تکرارشونده را تجربه میکنیم؟
این ترسها انعکاس همان ترسهای دوران کودکی هستند که به طور خودکار و بیرون از آگاهی ما، در روابط ذهن و بدن تاثیر میگذارند. ممکن است از خودمان بپرسیم چرا همیشه تنشهای مشخصی را تجربه میکنیم و احساس دردهای ما همیشه وجود ندارد؟ غالبا این دردها و ناراحتیها، علائم و انعکاس ترسهایی هستند که در بدن ما وجود دارند. چند وقت یک بار در موقعیتهایی قرار میگیریم و از خود میپرسیم:«چرا من اینقدر نگرانم و در مورد این موقعیت تشویش دارم. این وضعیت واقعا چیزمهمی نیست. این مشکل نباید باعث استرس من شود». اما اگر لحظهای توقف کرده و خوب فکر کنیم ممکن است یک جرقه درونی از یک وضعیت دردناک و ناراحتکننده مرتبط با این موقعیت در گذشته خود پیدا کنیم. گاهی هم انعکاسات ترس باعث میشوند ما متوجه بعضی خطرات درونی خود نشویم و خودمان را به فراموشی بسپاریم. ثابت شده است این ترسها میتوانند ما را به شیوههای مختلف نابود کنند. ما برای شناخت تاثیرات مرگبار ترسهای شخصی خود نیازمند یک نقشه کلی از انواع ترسهای مستقیم هستیم که در اغلب مردم وجود دارند. این هفت ترس مرگبار از هفت نوع تجربیات رابطهای ناشی میشوند، که ما همه در مراحل مختلف کودکیمان با آنها دست و پنجه نرم کردهایم. هر یک از این هفت ترس مرگبار در آغاز زندگی و در ابتدای سفر کودکیمان کسب شدهاند و بسته به شخصیت و تجربیات هر فرد متفاوت هستند. این هفت ترس مرگبار از احساس سلامتی، شادمانی، موفقیت و هر آنچه که شما به عنوان یک انسان میتوانید از آن لذت ببرید جلوگیری می کنند.
اگر میخواهید با شجاعت، قاطعیت، احساس مدیریت زمان زندگی کنید، باید یاد بگیرید کنترل انعکاسات ترسهای خود را در دست بگیرید و آنها را مدیریت کنید و در این شرایط شما قادر خواهید بود قدرت دروغین این ترسها را محدود کرده و بسیاری از استرسها را حذف کنید و به جای آنها، انرژی خلاقانهای به وجود بیاورید که در پرتو آن بتوانید، زندگی بهتر و کاملتری داشته باشید.
علل ترس از صمیمیت
اختلال شخصیت اجتنابی
اختلال شخصیت اجتنابی هم در ایجاد ترس از صمیمیت موثر است. به این صورت که شخص سطح پایینی از انرژی دارد، زود خسته میشود، بی شور و حال، ناتوانی در لذت بردن از زندگی و حساسیت بیش از حد به استرس و طرد شدن رابطه را دارد.
اختلال اضطراب جدایی
معمولا افرادی که ترس از صمیمیت دارند، در کودکی تجربه طلاق والدین را داشتند یا به گونهای رها شدند و نیازشان به محبت و توجه از سوی والدین به اندازه کافی برآورده نشده است که این موضوع، مشخصه اصلی این اختلال اضطراب مفرط درباره جدا شدن از افراد دلبسته است که بسیار فراتر از حد مورد انتظار است.
بی اعتمادی
بی اعتمادی که رابطه تنگاتنگی با اختلال شخصیت پارانوئید دارد، این است که سعی کنید در برخورد با این افراد صبور باشید، این یک اختلال اضطراب اجتماعی است. این افراد را درک کنید، قرار گذاشتن با کسی که مبتلا به این اختلال است در ابتدا دشوار است، اما با گذشت زمان اگر از ارتباط و حمایت مناسب برخوردار شوند، به ترس خودشان غلبه میکنند.
طرحواره رهاشدگی
افرادی که تله رهاشدگی دارند، به علت وابستگی زیاد، گاهی می ترسند که به دلیل این وابستگی آسیب ببینند، بنابراین رفتار اجتناب از روابط را انتخاب میکنند تا از آسیبهای این تله در امان باشند. البته که اجتناب از ارتباطات و ترس از صمیمیت، پیامدهای زیادی برای انسان دارد و راه درستی در مقابله با تله رهاشدگی نیست.
درمان ترس از صمیمیت یا ارتباط برقرار کردن
علت ترستان را پیدا کنید
چرا از صمیمیت میترسید؟ چه اتفاقی در دوران کودکی یا نوجوانی شما افتاده است که باعث ایجاد شدن این ترس در شما شده است؟ ابتدا ترس را به شکل درستی ریشه یابی کنید تا بتوانید برای درمان آن نیز قدم بردارید.
عزت نفس خود را تقویت کنید
درست است که شما عالی و بی نقص نیستید اما خوبیها و نقاط قوت خاص خود را دارید. عزت نفستان را تقویت کنید تا بتوانید برای خودتان ارزش قائل شوید. گاهی ترس از صمیمیت به این دلیل است که شک داریم در رابطه به اندازه کافی خوب عمل کنیم و شک داریم که بتوانیم یک رابطه را نگه داریم اما وقتی عزت نفس داشته باشیم و از خود مطمئن باشیم، دیگر این شک و تردیدها به ذهنمان نخواهد آمد و آن موقع میتوانیم ترس از صمیمیت را درمان کنیم. پس بحث عزت نفس بسیار مهم است!
صحبت کنید
با شریک عاطفی یا همسرتان درباره ترسهایتان صحبت کنید و بگویید که این ترسها از کجا آمدهاند. البته میدانیم که سخت است صحبت کردن درباره این مسائل اما باید انجام شود. وقتی شریک عاطفیتان از این ترسها باخبر باشد میتواند به شما کمک کند که این ترسها را کم کنید. سپس حد و مرزهایتان را هم در روابط تعیین کنید و بگویید که او چه کارهایی نباید نسبت به شما انجام بدهد چون این کارها باعث افزایش ترستان میشود.
با روانشناس صحبت کنید
شاید خودتان نتوانید آسیبهای اتفاقات گذشته را درمان کنید چون این درمانها نیاز به تکنیکهای خاصی دارند که فقط یک درمانگری که آموزش دیده است میتواند این تکنیکها را اجرا کند. پس از گرفتن کمک تخصصی دریغ نکنید اگر میخواهید درمان شوید و بتوانید رابطه موفق داشته باشید.
شریک عاطفیام ترس از صمیمیت دارد. چه کار کنم؟
اگر شریک عاطفی یا همسرتان این ترس را دارد، به او بگویید که آماده گوش دادن به او هستید اگر میخواهد درباره ترسهایش صحبت کند. اگر نمیخواهد صحبت کند، اصرار نکنید. به او پیشنهاد بدهید برای درمان به روانشناس مراجعه کند و در مسیر درمان هم از او حمایت کنید. اگر میخواهد، پیشنهاد بدهید حد و مرزها را در رابطه مشخص کند و شما هم به این حد و مرزها احترام بگذارید تا بتوانید با او رابطه خوبی داشته باشید.
سخن پایانی
مسلما هر آسیبی در دوران کودکی و نوجوانی، تاثیری روی رفتار، احساسات و باورهای ذهنی ما میگذارد و میتواند به ما آسیب بزند حتی در دوران بزرگسالی. یکی از این آسیبها، ترس از صمیمیت است که به شدت مانع رشد انسان است. انسان موجود اجتماعی است و نمیتواند از ارتباط برقرار کردن با دیگران اجتناب کند. اگر منزوی شود، دچار عوارض زیادی در زندگی خود میشود و نمیتواند به رشد شخصیتی برسد. پس مهم است که اگر دچار ترس از صمیمیت هستید، آن را ریشهیابی کرده و درمان کنید. برای درمان عمیقتر، میتوانید از روانشناس هم کمک بگیرید.