معرفی اختلال شخصیت پارانوئید (درمان بیماری پارانویا)
آیا نام اختلال شخصیت پارانوئید را شنیدهاید؟ پارانوئیدها، افراد به شدت شکاک و بدبینی هستند که به همه چیز و همه کس شک دارند. این افراد حتی به یک درخت هم میتوانند شک کنند و از آن بترسند که مبادا این درخت به آنها آسیب برساند. پارانوئیدها دائما انتظار دارند دیگران سرشان کلاه بگذارند، از آنها سوءاستفاده کنند و یا فریب بدهند. در روابط، پارانوئیدها به شدت سمی هستند چون اعتماد ندارند. با اینکه اعتماد، یکی از مولفههای مهم رابطه سالم و موفق است! در این مقاله قصد داریم درباره تاریخچه، علائم، علل و درمان اختلال شخصیت پارانوئید صحبت کنیم.
رابطه بین چاقی و اختلال شخصیت پارانوئید
طی چند سال گذشته، اپیدمی مهلک و جدیدی بر کره خاکی ما سایه گسترده است. انگلیسیها و آمریکاییها درست مثل بقیه مردم جهان، روز به روز چاقتر میشوند. در حدود 60 درصد از بزرگسالان انگلیسی، سنگینوزنتر از چیزی هستند که باید باشند. این پدیدهای است مشابه آنچه در ایالات متحده اتفاق افتاده است. جایی که بزرگسالان آن چاق شدهاند، یا بیش از حد اضافه وزن پیدا کردهاند. این آمار تا حدود زیادی تکاندهنده است، اما همه ما میدانیم سالم بودن و خوب ماندن، آن هم زمانی که میکوشید بین فشارهای کاری و مسائل و مشکلات زندگی و خانوادگیتان تعادل برقرار کنید، دشوار است. به راستی چرا بسیاری از کودکان قبل از رسیدن به سن 11 سالگی این همه اضافه وزن پیدا میکنند؟
امروزه بچهها به جای اینکه عصرها وقتشان را صرف بازی در بیرون از خانه کنند، از داشتن تلوزیونهای چند کاناله، پرداختن به بازیهای کامپیوتری و کار با اینترنت لذت میبرند. به علاوه این حقیقت دارد که شمار والدینی که به فرزندانشان اجازه نمیدهند به تنهایی از خانه بیرون روند، روز به روز افزایش مییابد. در زمان قدیم، ما اجازه بازی در کوچه را داشتیم، اما امروزه وضع کمی فرق کرده است.
مثلا در یک همه پرسی که اخیرا در انگلستان به عمل آمد، بیش از 40 درصد بزرگترها به این پرسش که بچهها از چه سنی میتوانند به تنهایی از منزل بیرون روند، بر این نظر بودند که حداقل سن 14 سال است. بله 14 سال! دو سوم کودکان دارای 10 سال هرگز به تنهایی به فروشگاه یا پارک نرفتهاند و فقط کمتر از یک دهم کودکان 8 ساله به تنهایی به مدرسه میروند و اگر هم به کودکان خردسالتان اجازه میدهید به تنهایی از خانه بیرون روند، احتمالا ترجیح میدهید مجهز به دستگاه ردیاب باشد تا به این وسیله همیشه بدانید کجا هستند.
به راستی چرا این همه نگرانیم؟
در حقیقت این نگرانی ما ریشه در دو موضوع اصلی دارد:
- ترس ما از این که مبادا کودکمان با اتوموبیل تصادف کند
- از این وحشت داریم که نکند توسط بچهبازها دزدیده شود
آیا کسی هست که این نگرانیها را نداشته باشد؟ ما با چشمان خود میبینیم که طی سالهای اخیر، عبور و مرور اتوموبیلها بسیار زیاد شده است. همه ما، موارد هولناکی از ربوده شدن و کشته شدن کودکان را به یاد میآوریم. به نظر میآید که دنیای امروز نسبت به دنیای کودکی ما، به جایی به مراتب خطرناکتر تبدیل شده است. این جهان، جهانی است که در آن هیچ پدر و مادر خردمند و دارای عقل سلیمی نباید اجازه دهد فرزندش از جلوی چشمانش دور شود. درواقع با وجود همه هوشیاریای که ما پدران و مادران داریم، طی 30 سال گذشته شمار کودکانی که در انگلستان به قتل رسیدهاند تقریبا ثابت مانده است.
هر ساله در بیش از 60 تا 80 درصد این قتلها، مظنون اصلی یکی از والدین بوده است. وقتی خطرهای ناشی از زندگی بیتحرک که فرزندان ما را تهدید میکنند به مراتب بزرگتر از خطرهایی هستند که اگر به تنهایی بیرون بروند، با آنها مواجه خواهند شد، چرا مصرانه میخواهیم خودمان آنها را به مدرسه ببریم و همین طور هم به آنها اجازه میدهیم تا وقت زیادی را در اتاقشان به بازیهای کامپیوتری بپردازند؟ البته والدین در این باره مسئولیت خاص خودشان را دارند. احتمالا برای این طرز برخورد خود، توضیحات و توجیحات زیادی دارند.
رسانهها هم مقصر هستند!
ما بیشتر از حوادثی میترسیم که تقریبا روی نخواهند داد یا احتمالش کم است که اتفاق بیفتند، نظیر آدمربایی. جالب اینجا است که از چیزی که احتمالش زیاد است که اتفاق بیفتد، مثل چاقی، آنقدرها هم نمیترسیم. البته رسانهها هم در این موضوع مقصر هستند. رسانههای گروهی، مرتبا به ما هشدار میدهند که شهرکها و شهرها پر از لات و لوتهایی است که درگیری ایجاد میکنند و این مکانها دیگر جای امنی برای گذراندن شبهای تعطیلات آخر هفته نیستند. این روزها حتی در اتوموبیل شخصیتان از ضرب و شتم مهاجمان در امان نیستید. به راستی آیا کسی دوست دارد که در خشونتهای جادهای به رویش چاقو کشیده شود؟ اگر هر روز نگاهی به روزنامهها بیافکنید، از فکر بیرون رفتن از خانه منصرف خواهید شد! اگرچه در خانه ماندن به معنی در امان ماندن از شر دزدان غارتگر نیست و این تنها ترس و وحشتی است که معمولا از آن آگاهیم. پس رسانهها هم باعث افزایش نگرانیها میشوند و میتوانند اختلال شخصیت پارانوئید را در کودکان خانوادهها ایجاد کنند. البته فقط بذرش را میکارند و مسائل دیگر، این اختلال را آشکار میکند.
تعریف اختلال شخصیت پارانوئید
موضوع مطرح شده در این مقاله، پارانویا است. باوری بیپایه و اساس، مبنی بر این که کسی قصد آزار رساندن به ما را دارد. باوری که بیش از آنچه گمان میکردیم و شاید بیش از هر زمان دیگری، بر بسیاری از ما تاثیر گذاشته است. شهرت و محبوبیت تئوریهای توطئه و بیاعتمادی که نسبت به یکدیگر داریم، بیانگر شیوع بیماری پارانویا در جامعه است که درواقع در حکم دیدن ذرهای از قله کوه یخ شناور در اقیانوس است.
مثالهایی از اختلال شخصیت پارانوئید
داستان امیلی
امیلی، 34 ساله، مشاور حقوقی و اهل لندن است. او ازدواج کرده و دختری 2 ساله دارد. او میگوید:«به گمانم کمی به پارانویا مبتلا شدهام. محیط کار من محیطی است بسیار رقابتی، با تعداد زیادی افراد باهوش و زرنگ. ما مدام زیر ذره بین و نظارت همکاران مافوقمان قرار داریم. پرسنل شرکت ظاهرا پیشرفت خوبی دارند، اما من فکر میکنم خیلی از اینها چشم دیدن همکاران خود را ندارند. بله این هم احتمالا تا حدی پارانویا است و هم تا حدی واکنش درستی است که او به وضعیت محل کارش دارد.»
داستان الکس
الکس 25 ساله، طراح گرافیک و اهل بریستول است. او میگوید:«گاهی اوقات به چیزی گرفتار میشوم که فکر میکنم شما به آن پارانویا میگویید. این حالت معمولا وقتی به من دست میدهد که کمی احساس دلتنگی میکنم یا خستهام. مثل وقتی که با دوستی هستم، کسی به موبایل او زنگ میزند و او را به خانهاش دعوت میکند. اگر دوستم به او بگوید که پیش من است و بعد در پاسخ به آنچه تلفنکننده به او می گوید، بخندد، فکر میکنم که احتمالا دارند به من میخندند. یا گاهی اوقات فکر میکنم دوستانم طوری برنامهریزی میکنند که بدون من بیرون بروند. ممکن است تنها در خانه بمانم و به این فکرکنم که آنها در بیرون از خانه اوقات خوشی را میگذرانند. اما میدانم که واقعا این طور نیست.
داستان مازیار
مازیار سالها است ازدواج کرده و دو بچه دارد. او از دوران نوجوانی به شدت شکاک و بدبین بوده است. علائم اختلال شخصیت پارانوئید را میتوانیم در زندگی خانوادگی او هم ببینیم. به طوری که مازیار وقتی میخواهد صبحها به محل کار برود، تلفن خانه را از برق میکشد و داخل کمد میگذارد، سپس کمد را قفل کرده و کلید را پیش خودش نگه میدارد. با این کار مطمئن میشود که همسرش با کسی صحبت نکرده و به او خیانت نمیکند. همچنین وقتی از خانه خارج میشود، در را قفل میکند و هرگز هم کلید منزل را به همسرش نمیدهد تا همسرش به تنهایی بیرون نرود. درست است! او یک زندان برای همسرش درست کرده است! با این حال، همچنان به همسرش شک دارد. با اینکه همسرش اصلا نه با کسی صحبت میکند و نه بیرون میرود. یک روز در دعوایی که در منزلشان پیش میآید، او شدیدا عصبانی میشود و فکر میکند شکهایش درست است.
او همسرش را میکشد. سپس حتی به بچههایش شک میکند و فکر میکند که بچههایش از خودش نیستند بلکه همسرش با فرد دیگری رابطه جنسی داشته و بچهدار شده است. او هر دو بچهاش را هم به قتل میرساند. سپس با شکایت خانواده همسرش، او به زندان میرود و دادگاهی میشود. مجریهای قانون، از بچههای این مرد، آزمایش DNA میگیرند تا ببینند آیا واقعا این مرد درست میگوید یا خیر. ثابت میشود که بچههای خودش هستند چون ژنتیک مشابه با او را دارند. مازیار همچنان قبول نمیکند که بچههای خودش بودند چون او اختلال شخصیت پارانوئید دارد! برای این افراد 100 مدرک هم رو شود، همچنان بر استدلالهای مسخره خود پافشاری میکنند و فکر میکنند درست است.
3 ویژگی عاطفی افراد پارانویایی
تمایل بیش از حد به نگران شدن
افراد پارانویایی، با کوچکترین تلنگری سریع نگران میشوند و بهم میریزند. این نگرانی، باعث تشدید افکار شکبرانگیزشان میشود.
اضطراب بیش ازحد
این افراد سریع مضطرب میشوند و افکار ترسناکی به ذهنشان میرسد. مثلا خانم در گوشه میز کار شوهرش تعدادی دستمال مچاله شده میبیند و سریع ذهنش به سمت خیانت میرود. افکاری مثل «نکنه بهم خیانت کرده»، «نکنه با منشیاش رابطه داره» و… به ذهنش میرسد و او را بیشتر بهم میریزد.
احساسات منفی درباره خود و دیگران
به بیان دیگر، افکار پارانویایی ناشی از حوادثی نیستند که برای ما اتفاق میافتند. بلکه نوع احساسی که به خود، دیگران و جهان پیرامونمان داریم، باعث میشود تا نگاهی پارانویایی به حوادث زندگی و دیگران داشته باشیم.
مشخصههای اصلی اختلال شخصیت پارانوئید
- سوءظن بیدلیل،
- حساسیت بیش از حد
- حسادت
- سختگیری افراطی در کار یا روابط
- خودمهمدانی افراطی (خودشیفتگی هم میتوان گفت)
- تمایل به مقصر دانستن دیگران و نسبت دادن انگیزههای بدخواهانه خود به آنها
- گاهی افسردگی هم در آنها وجود دارد
- گاهی دچار هذیانگویی یا توهم هم میشوند
اختلال شخصیت پارانوئید از چه سنی آشکار میشود؟
معمولا اختلالات شخصیت، از هر نوع که باشند، از اوایل نوجوانی آشکار میشوند. یک فرد بزرگسال نمیتواند به طور ناگهانی مبتلا به اختلال شخصیت شود. اگر یک فرد بزرگسال، مبتلا به اختلال شخصیت است، پس آن را از نوجوانی داشته است.
درمان اختلال شخصیت پارانوئید
خوشبختانه، پرداختن به این مشکل در سطح فردی سادهتراست. رفتار درمانی شناختی دارای پیشینه ثبت شدهای از کمک انسانهایی است که با استفاده از این روش بر پارانویایی خود غلبه کردهاند. شما میتوانید با استفاده از تکنیکهای ارائه شده در غلبه بر این بیماری، پیشرفت واقعی داشته باشید و از ثمره این تلاش خود بهرهمند شوید. به طور کلی، دارو درمانی و روان درمانی از موثرترین روشها برای کاهش علائم اختلال شخصیت پارانوئید است. متاسفانه اکثر افراد دچار بیماری پارانوئید، دچار مشکلات رفتاری در ارتباط با افراد هستند. روان درمانگر باید بتواند رابطهای قوی با بیمار برقرار کرده و باعث اعتماد او بشود. درمان بیماری پارانوئید بسیار سخت است و فرد باید تا آخر عمرش، تحت درمان و نظارت باشد.
آیا افراد پارانوئیدی، برای درمان مراجعه میکنند؟
معمولا خیر. تنها درصد کمی از این افراد برای درمان مراجعه میکنند چون حتی به روان درمانگر هم شک دارند و فکر میکنند او قصد آزار دادن دارد. برخی از افراد هم اگر مراجعه بکنند، در مسیر درمان جا میزنند و از جلسات درمانی خارج میشوند.
چطور با همسر دارای اختلال شخصیت پارانوئید برخورد کنم؟
اگر همسر یا شریک عاطفیتان، اختلال شخصیت پارانوئید دارد، باید بگوییم که کار سختی پیش رو دارید چون رابطه با این افراد هم سخت و هم تا حدودی خطرناک است. در ادامه، نکاتی را توضیح میدهیم که میتواند در رابطهتان به شما کمک کند.
تشویق کنید برای درمان مراجعه کند
مهمترین کار این است که تشویقش کنید برای درمان مراجعه کند. نباید بگویید تو مشکل داری. بلکه باید بگویید برای اینکه زندگی و روابط بهتری داشته باشد و آرامش بیشتری در زندگیاش حاکم باشد، بهتر است کمک بگیرد. در تمام مراحل درمان هم او را تشویق کرده و از او حمایت کنید. او شاید به درمانگرش اعتماد نداشته باشد اما شما نظرش را جلب کنید و بگویید که درمانگر، در حال کمک کردن به او است و قصد بدی ندارد.
در رابطهتان حد و مرز تعیین کنید
اختلال شخصیت طرف مقابلتان، 100% روی شما و سلامتیتان تاثیر منفی خواهد گذاشت. پس بهتر است حد و مرز در رابطهتان تعیین کنید. مثلا با همسرتان صحبت کنید و با قاطعیت بگویید:«ببین این موارد باید حتما در رابطهمون رعایت بشه: مورد اول اینکه حق نداریم بهم تهمت خیانت بزنیم وقتی سند و مدرکی برای ثابت کردن حرفمون نداریم. دوم اینکه نباید بهم توهین و بیاحترامی کنیم. سوم اینکه نباید همدیگه رو بزنیم حتی وقتی بهم اعتماد نداریم یا شدیدا عصبانی هستیم و…» هر بار که همسرتان از این خطوط قرمز عبور کرد، باید با قاطعیت با او برخورد کنید و نه اینکه بگویید چون بیماری دارد، اشکالی ندارد!
با او واضح صحبت کنید
وقتی از او میخواهید مثلا کاری برایتان انجام بدهد، حتما با او واضح صحبت کنید. با کنایه حرف نزنید. افراد پارانوئیدی، از حرفتان بد برداشت میکنند. حالا اگر شما بیایید با کنایه و غیرمستقیم هم حرف بزنید، سوءتفاهمها بیشتر میشود. پس واضح صحبت کردن مهم است تا او شما را به درستی درک کند.
زندگی مستقل خودتان را داشته باشید
در کنار او، شما هم باید از خودتان مراقبت کنید. زندگی مستقل خودتان را داشته باشید و با قاطعیت اجازه ندهید او از حد و مرزها عبور کند و شما را محدود کند. مثلا بیرون بروید، با خانواده و دوستانتان در ارتباط باشید، فعالیتهای مورد علاقهتان را انجام دهید یا به تحصیل و شغل خود ادامه دهید.
آیا از او جدا شوم؟
اگر همسرتان اصلا وارد مسیر درمان نمیشود و از طرفی به حد و حدود شما احترام نمیگذارد، در صورتی که خطر روانی یا جانی برای شما دارد، بهتر است تصمیم جدی درباره این رابطه بگیرید. شاید احساس گناه بگیرید از اینکه نتوانستید او را درمان کنید یا به او کمک کنید اما این نکته را بدانید که نمیتوان افراد را به زور به سمت درمان هدایت کرد. از طرفی، سلامتی شما از همه چیز و همه کس مهمتر است. اگر در تصمیمگیری برای ادامه دادن یا ندادن این رابطه دچار تردید هستید، حتما با یک روانشناس مشورت کنید.
سخن پایانی
اختلال شخصیت پارانوئید، یکی از اختلالات شخصیت رایج در جهان است که البته درمان آن نیز سخت است. این افراد به همه چیز و همه کس شک دارند و نگاه کاملا بدبینانهای دارند. به همین دلیل در تمام یا اکثر جوانب زندگی مثل ارتباطات، شغل، تحصیل و… دچار مشکل هستند. در این مقاله شما را با این اختلال شخصیت آشنا کردیم و همچنان نکاتی را در انتها آوردیم که به افرادی که با پارانوئیدیها در رابطه هستند یا ازدواج کردهاند کمک کند.