مشکلات فردی

سریعترین راه درمان پرخوری عصبی (بیماری بولیمیا چیست؟)

زمان مطالعه: 7 دقیقه

در این مقاله، شما درباره علائم و علل پراشتهایی عصبی و پنج سطح درمان آن یاد خواهید گرفت. عبور از هر سطح به شما این امکان را می‌دهد تا موانع هیجانی را کنار زده و به هدف قلبی‌تان برای درمان مسائل مربوط به غذا و اضافه وزن برسید. با کار کردن روی وزن، غذا و تفکرتان در سطحی عمیق‌تر، می‌توانید این انتظار را داشته باشید که درمان شما عمیق‌تر و بادوام‌تر باشد. با انجام این کارها، درباره غذا احساس راحت‌تری خواهید داشت، بهتر می‌توانید تصمیم بگیرید که بر اساس حکمت بدن‌تان چه چیزی و چه مقداری از آن را بخورید و می‌توانید باورهای محدودکننده مربوط به گذشته را با روش‌های اصولی جایگزین کنید که با خود واقعی شما هماهنگی بیشتری دارد. پس تا انتهای مقاله همراه ما باشید.

پرخوری عصبی یا بولیمیا چیست؟ (با مثال)

چرا رژیم‌های غذایی به تنهایی فایده‌ای ندارند؟ اجازه دهید یک مثال بزنیم. بیلی همیشه یک بچه درشت‌اندام بود. والدینش نیز تا حدودی اضافه وزن داشتند. به خاطر اندام بیلی، همه فکر می‌کردند او جا پای پدرش می‌گذارد و در دبیرستان او یک ستاره فوتبال می‌شود. وقتی بیلی کلاس پنجم بود، زندگی‌اش دستخوش اتفاق غیر منتظره‌ای شد. مادرش از سرطان سینه فوت کرد. بعد از مرگش، وزن بیلی شروع به افزایش کرد به طوری که وزنش بیش از 400 پوند رسید. او از روی ناامیدی برای کاهش وزن تصمیم گرفت عمل جراحی معده را انجام دهد. در ابتدا وزنش کاهش یافت، ولی با وجود اینکه دکتر به او گفته بود از زیاده‌روی غذایی بپرهیزد، در طول زمان نتوانست جلوی خوردن بیش از حد خود را بگیرد. این کار، عملش را خراب می‌کند. در عرض دو سال وزنی که از دست داده بود، برگشت. او درواقع دچار پرخوری عصبی بود چرا که استرس و افکار او اجازه نمی‌دادند که او آرام باشد. بیلی برای رهایی از حال بد، به غذا پناه می‌برد در حالی که با این شیوه، بیشتر به خود ضربه می‌زد و از کاری که می‌کرد غذاب وجدان و استرس بیشتری می‌گرفت.

علت پرخوری عصبی

پرخوری عصبی یا بولیمیا

 مسائل مربوط به غذا و وزن فقط نشانه‌هایی از یک مشکل بزرگ‌ترهستند. باورهایی که ناخوداگاه هستند، ولی رفتارهای خوردن را هدایت می‌کنند. فرد گاهی می‌تواند پرخوری را متوقف کند، ولی هنوز تحت کنترل باورها، هیجانات و آشفتگی‌های عمیق‌تری باشد که او را از هر آنچه واقعا در زندگی می‌خواهد مانند خوشبختی و خیال آسوده دور نگه می‌دارد. در زیر سطح، هیجانات قوی و بعضی اوقات دردناک، باورهای ریشه‌ای، حس‌های بدنی قرار دارند که این رفتارها را هدایت می‌کنند. این رفتارهای ظاهری راهی برای کنترل کردن این هیجانات و باورهای قدرتمند و گاهی اوقات ترسناک هستند. در مثال قبلی، بیلی ازغذا به عنوان راهی برای مقابله با غم و سوگ استفاده کرد.

علائم پرخوری عصبی

رفتارهای خوردن در سطح ظاهری شامل زیاده‌روی و پرخوری، رژیم گرفتن‌های مکرر؛ استفاده از قرص‌های رژیمی، ادرارآورها یا ضدیبوست‌ها؛ اصرار برای بالا آوردن غذای افراطی که خورده شده می‌شود. رفتارهای دیگری که در این سطح قرار می‌گیرند، عبارت‌اند از: اعتیاد دارویی، الکلیسم، اعتیاد به سکس و اعتیاد به عشق در رابطه. با اینکه این رفتارها ارتباط خاصی با غذا ندارند، اغلب همراه با مسائل مربوط به وزن و تصویر بدنی رخ می‌دهند.

پرخوری عصبی از دید زیست شناختی

رفتار خوردن توسط مغز کنترل می‌شود و نشانه‌های گرسنگی و سیری را با اطلاعات فرستاده شده از دسته تارهای گوارشی هماهنگ می‌کند. بخشی از مغز (هیپوتالاموس)، نیاز به خوردن به منظور بقا را کنترل می‌کند که در تمام ارگانیسم‌های زنده به صورت ذاتی وجود دارد. بخش دیگری از مغز، میل ما به خوردن را کنترل می‌کند. این بخش «مرکز پاداش دوپامین» نامیده می‌شود. اغلب نیاز برای خوردن به منظور بقا، می‌تواند به واسطه میل ما برای طعم یا غذای خاصی نادیده گرفته شود. این چیزی است که می‌تواند به فربهی منتهی شود. خوردن بیشتر از نیازتان، معمولا به معنی خوردن غذاهای تسلی‌بخش است که اغلب شکر، چربی و نمک زیادی دارند. این غذاها نه فقط به خاطر ارزش تقویتی‌شان خورده می‌شوند، بلکه به خاطر مزه‌شان، برای ارضای هوس‌های هیجانی یا مقابله با استرس است.

درمان پرخوری عصبی


درمان پرخوری عصبی یا بولیمیا، نیازمند رویکردی است که شما را با بخش‌هایی از خودتان که مسئول شروع و تداوم کشمکش شما با مسائل مربوط به وزن، غذا و تصویر بدنی هستند، آشنا کند، از جمله رفتارها، هیجانات، باورها و روابط شما با بدن‌تان و با غذا. مشکلات با غذا یا وزن، مانند توده یخ هستند. توده یخ روی سطح آب قرار می‌گیرد ولی همیشه می‌توان بخش بزرگ‌تر توده یخ که در زیر آب قرار دارد را مشاهده کرد. چیزی که توجه جلب می‌کند، آن چیزی است که در بالای سطح آب قرار دارد، یعنی وزن و رفتارهای خوردن مانند زیاده‌روی یا پرخوری و نارضایتی بدنی. این رفتارها می‌توانند زندگی شما را غیر قابل کنترل کنند، دشواری‌های مالی، مشکلات پزشکی و ناراحتی کلی به وجود بیاورند. غذای‌تان و مشکلات تصویر بدنی و رفتارهای مرتبط با آنها، چیزی است که توجه همه را جلب می‌کند، چون مسائلی هستند که شما روی آنها تمرکز کرده‌اید، مسائلی هستند که دوستان و خانواده می‌دانند شما نگران آن‌ها هستید و مسائلی هستند که کنترل زندگی شما را در دست گرفته‌اند. اما کمتر کسی از علت پرخوری عصبی و عامل به وجود آمدن آن می‌داند. این موضوع چیزی نیست جز افکار و باورهای شما!

معالجه واقعی نه تنها نیازمند دسترسی به آن چیزی است که در سطح قرار دارد، بلکه نیازمند درمان ریشه‌ای است که باعث مشکلات غذا و وزن شده است و معمولا در زیر سطح قرار دارد، یعنی مشخص و واضح نیست. برای درمان، یاد گرفتن چگونگی متوقف کردن این رفتارها است که به شما فضایی می‌دهد تا کسی که هستید را بهبود ببخشید و همین طور یاد بگیرید که هیجانات مشکل‌ساز را درک کرده و به نحوی با آنها مقابله کنید که در برگیرنده غذا نباشد. یعنی از شیوه‌های کاربردی‌تر برای مدیریت هیجانات استفاده کنید. انجام دادن این تمرینات به شما کمک می‌کند:

  • تمام رفتارهایی را که با وزن، غذا یا بدن‌تان مرتبط است بنویسید. مثلا پرخوری، استفراغ‌های اجباری و…
  • بخشی از غذاها یا خوراکی‌ها را مخفی کنید تا جلوی چشمان‌تان نباشد و میل نکنید.
  • قبل از خوردن هر چیزی، از خود بپرسید:«واقعا لازم است که آن را بخورم؟ آیا گرسنه هستم یا به دلیل احساساتی و هیجانی بودن قصد دارم این خوراکی را میل کنم؟
  • یاد بگیرید که هیجانات و احساسات منفی را چگونه مدیریت و تخلیه کنید که سراغ پرخوری نروید. برای یادگیری این موضوع می‌توانید از مشاور کمک بگیرید و یا کتاب‌های مرتبط بخوانید. مدیریت احساسات امکان‌پذیر است اما نیاز به مهارت آموزش و تمرین دارد.

اغلب رفتارهای بخش سطح ظاهری، از زمانی که شما کوچک‌تر بوده‌اید شروع شده‌اند؛ ولی زمانی مشکل‌ساز شدند که بزرگتر شدید. رویدادهایی در زندگی‌تان که احتمالا سال‌ها به آنها فکر نکرده‌اید و ممکن است ارتباطی با مشکلات فعلی شما با وزن‌تان نداشته باشند، می‌توانند مقدم بر این رفتارها باشند. تجربه‌های زندگی نقش کلیدی در رشد و دوام مشکلات وزن و خوردن بازی می‌کنند. تجربه‌های مختلف زندگی اغلب می‌تواند باعث سردرگمی بین خوردن برای رفع گرسنگی و خوردن برای کسب لذت و آرامش شوند. این موضوع ما را به سمتی سوق می‌دهد تا خودمان را قانع کنیم که نیاز داریم خودمان را به غذا مهمان کنیم، پاداش دهیم یا تسلی بخشیم.

تمرین

تمرینات روانشناسی به صورت نوشتاری

فهرستی از غذاهایی تهیه کنید که تمایل دارید بیشتر از نیاز، به صورت میل یا هوس یا به عنوان پاداش بخورید. اینها معمولا همان غذاهایی خواهند بود که شما در آنها زیاده‌روی می‌کنید. در مرحله بعد توضیح دهید که چرا هر کدام از این غذاهای خاص را می‌خورید؟ احساس، مزه و بافت غذایی که بیشتر از همه زیاده‌روی یا پرخوری می‌کنید چیست؟ حداقل یک پاراگراف درباره معنایی که هر کدام از غذاهای تسلی‌بخش برای شما دارد بنویسید.

از رژیم غذایی مناسب و سالم استفاده کنید

 ازمواد غذایی سرشار از ویتامین B از قبیل مارچوبه‌ها، آواکادوها و سبزیجات برگ سبز، از قبیل اسفناج، کلم پیچ استفاده کنید. سیر تازه را نیز به رژیم غذایی‌تان اضافه نمایید. از میزان کمی گردو و آجیل استفاده نمایید. استفاده از کافئین و الکل را به شدت کم کنید.

از جملات تاکیدی استفاده کنید

جملات تاکیدی را به مدت حداقل سه هفته برای دلگرمی خود بیان کنید. این تمرین را انجام دهید تا ملکه ذهن‌تان شود.

سبک زندگی‌تان را اصلاح کنید

ذهن خود را از هر گونه اندیشه‌ای آرام کنید. برای 60 ثانیه آرام بنشینید و شرایطی را فراهم آورید که تمامی اندیشه‌ها را از ذهن‌تان خارج شده و آرام شود. هر روز یک دقیقه این کار را بیشتر از قبل انجام دهید. فعالیت‌های فیزیکی، تمرین‌های تمرکزی از قبیل یوگا، پیلاتس، تایچی یا گیگونگ انجام دهید. مدیتیشن و مراقبه ذهنی هم فراموش نشود.

 از دانش طب سنتی و مکمل‌های غذایی استفاده کنید

از معالجه طب سوزنی استفاده کنید. دم کردن درخت جنسان را هر روز صبح بنوشید و از ویتامین‌های مکمل بکمپلکس استفاده کنید. تغذیه خوب می‌تواند به شما کمک کند که با اثرات منفی استرس در جسم و روح‌تان مقابله کرده و موفق شوید. مکمل‌هایی از قبیل ویتامین‌های بکمپلس و اسیدهای چرب امگا 3 یا غذاهایی که حاوی میزان بالایی از این مواد مغذی را دارند، مفید هستند. ویتامین‌های گروه B در سلامت سلول‌های عصبی و حمایت از حالت فیزیکی شما مهم است. ویتامین‌های B در تولید مواد شیمیایی مغزی برای حس خوب داشتن لازم و ضروری هستند، از قبیل سرتونین، دوپامین، نوراپی نفرین، اپی نفرین و آدرنالین. موادغذایی حاوی ویتامین B شامل حبوبات و غلات، ماهی، خوک، مرغ، موز، لوبیا، کره بادام زمینی یا بسیاری از سبزیجات با برگ سبز تیره است.

از روانشناس کمک بگیرید

از روانشناس کمک بگیرید

از آنجایی که گفتیم علل اصلی پرخوری عصبی به باورها و عدم کنترل احساسات منفی برمی‌گردد، پس درواقع اگر بخواهیم این مشکل را از ریشه برطرف کنید، یک روانشناس به شدت می‌تواند کمک کند. تکنیک‌های روان درمانی و مشاوره، اینجا به کمک شما می‌آیند. پس این موضوع را جدی بگیرید و برای درمان تخصصی، قدم بردارید. در کنار درمان تخصصی، از نکات این مقاله استفاده کنید.

سخن پایانی

پرخوری عصبی یا بولیمیا، یکی از اختلالات خوردن است که در آن فرد برعکس کم خوری عصبی، در صورت داشتن استرس و حال بد یا تصویر ذهنی اشتباه از خود، شروع به پرخوری می‌کند تا حدی که احساس ناراحتی و درد می‌کند و یا عذاب وجدان می‌گیرد. پس برای جبران غذاهای خورده شده و برای پیشگیری از اضافه وزن، ممکن است فرد رو به استفراغ اجباری، ملین‌ها و… بیاورد که البته این روش‌ها هم مخرب هستند. در این مقاله به نکاتی برای درمان پرخوری عصبی اشاره کردیم اما قطعا درمان اصلی و کامل آن به کمک روانشناس باید انجام شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!