افسردگی در دوران سوگواری

افسردگی بعد از جدایی و طلاق (افسردگی بعد از فوت عزیزان)

زمان مطالعه: 4 دقیقه

افسردگی، یکی از مراحل دوران سوگواری بعد از جدایی یا فوت عزیزان است. فرقی ندارد که جدا شده باشید، شکست عشقی را تجربه کرده باشید یا یکی از عزیزان‌تان فوت کرده باشد، در هر صورت شما دوران سوگواری را تجربه خواهید کرد. این دوران مراحل مختلفی دارد: از جمله انکار واقعیت و باور نکردن آنچه که اتفاق افتاده است، خشم از خود و همه چیز و همه کس، خودسرزنشی بابت رخ دادن این اتفاق، افسردگی و سپس پذیرش و آرامش. ترتیب این مراحل، در هر فرد متفاوت است. شدت و مدت زمان آن نیز همینطور اما در هر صورت، کل دوران سوگواری و مراحل گفته شده، باید بین 6 ماه تا یک سال طول بکشد. اگر بیشتر از یک سال طول بکشد، قطعا یک مسئله روان‌شناختی مثل طرحواره‌ها یا تله‌های ذهنی در این موضوع دخیل است و حتما باید درمان شود تا فرد بتواند به آرامش و پذیرش برسد. در این مقاله قصد داریم بیشتر درباره مرحله افسردگی دوران سوگواری صحبت کنیم. با این مقاله همراه باشید.

نشانه‌های مرحله افسردگی در دوران سوگواری


  • احساس غم و حس پوچی و توخالی بودن
  • بی‌حوصلگی در انجام کارهای روزمره و ساده
  • احساس ناامیدی
  • زیاد خوابیدن یا ماندن در تخت خواب در تمام مدت روز
  • زیاد گریه کردن
  • احساس اینکه کسی غم و شرایط شما را درک نمی‌کند
  • احساس می‌کنید دوران سوگواری و شرایط فعلی شما، باعث می‌شود سایر عزیزان‌تان هم از شما دور شوند یا شما را ترک کنند
  • دور شدن از افراد به جای کمک گرفتن از آنها
  • احساس خستگی شدید و کمبود انرژی

چگونه از مرحله افسردگی دوران سوگواری، عبور کنیم؟


حمایت اطرافیان را قبول کنید

اگر دوستان یا خانواده‌تان قصد کمک کردن به شما را دارند، کمک و حمایت آنها را بپذیرید و اجازه دهید در کنار شما باشند. البته در نظر داشته باشید که موارد زیر، نه تنها کمک و حمایت محسوب نمی‌شود، بلکه شرایط شما را وخیم‌تر می‌کند:

  • وارد شدن به رابطه جدید به اصرار دوستان‌تان
  • شرکت در مهمانی‌های شبانه یا جمع‌هایی که در آن افراد ماده مخدر یا مشروبات الکلی یا دخانیات مصرف می‌کنند
  • صحبت با افرادی که شما را سرزنش یا مسخره می‌کنند یا درد شما را جدی نمی‌گیرند

پس چه چیزهایی کمک به شما محسوب می‌شود؟

  • افرادی که به شما انگیزه برای ادامه زندگی می‌دهند
  • حرف‌های شما را می‌شنوند بدون اینکه شما را مسخره، سرزنش یا قضاوت کنند
  • افرادی که در صورت نیاز، از شما می‌خواهند که از روانشناس کمک بگیرید
  • افرادی که شما را به سمت عادات و سبک زندگی سالم سوق می‌دهند تا حال‌تان بهتر شود

احساسات‌تان را بپذیرید

از احساسات‌تان فرار نکنید و با آنها نجنگید. به خودتان حق بدهید که حال‌تان بد باشد. درگیر شدن با احساسات و یا فرار از آنها، باعث وخیم‌تر شدن اوضاع می‌شود. اجازه بدهید حال‌تان بد باشد، گریه کنید و… اما تلاش کنید کم کم به زندگی عادی هم برگردید.

به زور، کارهای روزمره را انجام دهید

صبر نکنید تا ذهن‌تان آرام شود و انگیزه بگیرد تا شما را به سمت زندگی روزمره هل بدهد چون این اتفاق بدون تلاش شما، رخ نخواهد داد. در دوران افسردگی، باید بیشتر از خودتان حمایت کنید و به زور و برای کمک کردن به خودتان، کارهای روزمره را انجام دهید، البته قدم به قدم و کم کم، نیاز نیست به خودتان فشار بیاورید و کمالگرایی کنید. مثلا دو دقیقه در منزل حرکات کششی انجام دهید، 5 دقیقه در حیاط خانه‌تان پیاده‌روی کنید، یک پاراگراف کتاب بخوانید، 2 دقیقه مدیتیشن کنید و…. همین کارها را 2 دقیقه 2 دقیقه ادامه دهید، می‌بینید که به مرور زمان حال‌تان بهتر می‌شود.

در غیر این صورت، اگر هیچ کمکی به خودتان نکنید و حتی 2 دقیقه در روز، کار مفید انجام دهید، بیشتر فلج می‌شوید و غرق در افسردگی می‌شوید چون بدن و ذهن‌تان ساکن می‌ماند، هورمون‌هایی که نیاز دارید ترشح نمی‌شود و حال‌تان بدتر از قبل می‌شود.

برای آن فرد نامه بنویسید

برای فردی که فوت کرده یا او را از دست دادید، نامه بنویسید اما نامه را ارسال نکنید. در این نامه باید تمام احساسات و حرف‌هایی که ناگفته باقی مانده است را بنویسید. در حین نوشتن، طبیعی است که گریه کنید یا فریاد بزنید، راحت باشید و اجازه ابراز احساسات را به خودتان بدهید. بعد از نوشتن نامه، آن را بسوزانید یا پاره کنید. به خاطر داشته باشید که روزی یک صفحه بنویسید و نه بیشتر. اگر حرف‌هایتان در یک صفحه تمام نشد، روز بعد مجدد یک صفحه دیگر بنویسید.

از محرک به دور باشید

تلاش کنید از محرک‌ها به دور باشید. یعنی خودتان به محله‌ها و مکان‌هایی که با آن فرد خاطره داشتید، نروید، به عکس‌ها نگاه نکنید، هدیه‌ها یا هر وسیله‌ای که از او به یادگار مانده و شما را یاد او می‌اندازد. یک سری شرایط باعث می‌شود که شما ناخودآگاه از جاهایی که در آن خاطره دارید عبور کنید. اگر مجبور هستید، مشکلی نیست و باید تحمل کنید اما از قصد، با محرک‌ها روبرو نشوید چون این موضوع، شما را بیشتر معتاد آن شخص می‌کند و اجازه پذیرش و آرامش را به شما نمی‌دهد.

از روانشناس کمک بگیرید

زوج درمانگر و سکس تراپیست

اگر دوران سوگواری شما زیاد طول می‌کشد و یا حال‌تان بسیار بد است، طوری که ممکن است به خودتان آسیب بزنید یا خطر اخراج شدن از شغل و… وجود دارد، حتما باید از روانشناس کمک بگیرید. روانشناس به شما کمک می‌کند که قدم به قدم روی ذهن و رفتار خود کار کنید و راحت‌تر به مرحله پذیرش و آرامش برسید.

آیا باید داروی ضدافسردگی مصرف کنیم؟

داروی ضدافسردگی را فقط زمانی باید مصرف کرد که روانشناس شما تشخیص داده باشد که لازم است و شما را به روان‌پزشک ارجاع دهد. در غیر این صورت، خودسرانه یا بدون تشخیص روانشناس، به هیچ عنوان نیاز به مصرف دارو وجود ندارد. فقط با انجام راهکارهای این مقاله و یا راهکارهای تخصصی و شخصی‌سازی شده‌ای که روانشناس به شما ارائه می‌دهد، می‌توانید به پذیرش و آرامش برسید. حتی در صورتی که روانشناس تشخیص داد که باید دارو مصرف کنید، حتما در کنار دارودرمانی باید روان‌درمانی خود را نیز ادامه بدهید چون دارو، درمان کامل نیست و فقط شما را به خواب و آرامش سطحی دعوت می‌کند اما مشکلات ذهنی و فکری شما را درمان نمی‌کند.

سخن پایانی

افسردگی، یکی از مراحل دوران سوگواری است که هر فردی بعد از فوت یک عزیز یا بعد از جدایی یا طلاق، باید از این مرحله عبور کند اما این مرحله صرفا با گذر زمان، تمام نمی‌شود بلکه باید تلاش درست هم انجام دهید. راهکارهایی که در این مقاله آوردیم به شما کمک می‌کند تا بتوانید سریع‌تر و راحت‌تر به مرحله پذیرش و آرامش برسید.