چرا به دنیا اومدم؟ (از کجا بفهمم رسالتم چیه)
اگر تا به حال این پرسش‌ها ذهن‌تان را درگیر کرده است، حتما این مقاله را تا انتها مطالعه کنید: «چرا به دنیا آمدیم؟ برای چه زنده‌ایم؟»، «رسالت زندگی یعنی چه؟ هدفم از زندگی کردن چیست؟» در این مقاله قصد دارم مفهوم علمی و درست زندگی را به شما منتقل کنم و همچنین اگر جزو کسانی هستید که فکر می‌کنید زندگی یک جبر است و این موضوع به شما حس فشار و اجبار را منتقل می‌کند، این مقاله دقیقا برای شما است.
زندگی جبر است یا اختیار؟
بسیاری از افراد بدبین و کسانی که هنوز معنای زندگی را نمی‌دانند فکر می‌کنند که زندگی یک جبر است و متولد شده‌اند تا زجر بکشند و در نهایت بمیرند! در صورتی که مفهوم زندگی اصلا این نیست. دنیا نه سر جنگ با ما دارد و نه دشمنی! دنیا و کائنات مجموعه‌ای از انرژی‌های مختلف است با فرکانس‌های متفاوت که شما انتخاب می‌کنید طبق افکار و احساساتی که در روز تجربه می‌کنید، با کدام انرژی و فرکانس همراه شوید و چه نتایجی را در زندگی‌تان جذب کنید.
مثلا کسی که همیشه افکار منفی و افسرده‌کننده دارد، سطح انرژی و فرکانس این فرد نمی‌تواند بالا باشد یا مثل سطح انرژی کسی باشد که در روز آگاهانه در خودش انرژی عشق، قدردانی، امید و… را ایجاد می‌کند. نتایج زندگی این دو فرد با هم فرق دارد چون سطح انرژی‌هایشان با هم فرق دارد.
درست است که متولد شدن و به این دنیا آمدن و انتخاب خانواده، شهر و کشور و موارد ابتدایی زندگی با ما نبوده ولی حتی اگر در شرایط بدی متولد شده‌اید، بدانید که به این شرایط نیاز داشتید تا رشد کنید. البته اگر آگاه شوید و بدانید که این خانواده و این محیط زندگی، چه درس‌هایی می‌خواهد به شما بدهد، متوجه می‌شوید که چه نقاط ضعفی دارید و چرا اینجا متولد شدید. شاید تلخ باشد و با خود بگویید که چرا من باید در چنین شرایطی متولد می‌شدم اما فلانی در شرایط بهتر؟! بدانید که در ظاهر و در مقایسه ذهنی شما، شرایط فرد دیگر از شما بهتر است، در صورتی که همان فرد هم مشکلات خاص خود را در محیط و خانواده‌اش دارد و باید روی خودش کار کند تا به تکامل و رشد درونی برسد. پس متولد شدن ما اجباری بوده اما هدفی پشت پرده آن وجود دارد که اگر آن را درک کنیم، زندگی و چالش‌های آن برای ما بسیار شیرین‌تر می‌شود.
رسالت من در زندگی چیست و چرا متولد شدم؟
رسالت همه ما در زندگی، کار کردن روی جسم، روان و روح و معنویت است. ما آمدیم تا این سفر زندگی، به کمک افزایش آگاهی روی خودمان کار کنیم و نقاط ضعف خود را برطرف کنیم. ما زنده‌ایم تا از ترس‌هایمان بزرگ‌تر شویم و آنها را رفع کنیم. همچنین هر کس رسالت خاص خودش را در زندگی دارد. رسالت هر کس با شخص دیگر متفاوت است. رسالت، مسیر زندگی و کاری است که شما طبق علاقه و تیپ شخصیتی‌تان انتخاب می‌کنید که انجام دهید و به کمک این کار به خود، دیگران و جهان هستی خدمت کنید.
رسالت یک نفر این است که روانشناس یا پزشک خوبی شود و به خود و دیگران خدمت کند، رسالت یک نفر این است که باغبان شود و در این راستا به خود و دیگران خدمت کند، یک نفر باید آرایشگری کند و… رسالت شما لزوما نباید شغل شما باشد. ممکن است شما شغل دیگری را انتخاب کنید اما در کنار آن رسالت خود را هم تکمیل کنید. مثلا ممکن است بگویید که من در شهر زندگی می‌کنم و نمی‌توانم به علاقه‌ام که باغبانی هست برسم. پس طبق علاقه دیگرم سراغ کار مکانیکی می‌روم اما در کنار آن، درختچه یا گل و گیاه در منزل یا حیاط خود می‌کارم و از اینها هم برای خودم و هم برای دیگران استفاده می‌کنم. پس لزوما نباید از کاری که برای تکمیل رسالت خود انجام می‌دهید، پول در بیاورید، ممکن است آن را تفریحی انجام دهید. حتی ممکن است رسالت شما فقط این باشد که هنرهایی که دارید را به دیگران به صورت رایگان یا غیررایگان آموزش دهید.
در نظر داشته باشید که رسالت شما فقط این نیست که به دیگران خدمت کنید. شما اول به خود و بعد به دیگران باید خدمت کنید از طریق روشی که انتخاب می‌کنید. به عنوان مثال من که روانشناس هستم، اگر فقط به دیگران کمک کنم و خدمت کنم اما روی رشد و آگاهی و سلامتی خودم کار نکنم و از دانشم برای خودم استفاده نکنم، رسالت خودم را انجام نداده‌ام و صرفا خود را فدای دیگران کردم که این موضوع از لحاظ قوانین جهان هستی مسئله دارد و برای من حال بد، پشیمانی از زندگی و احساس هدر دادن زندگی را به همراه خواهد داشت! ما متولد شدیم تا ابتدا برای رشد خود تلاش کنیم و بعد در حد توان به دیگران کمک کنیم. این موضوع روی خانواده هم صدق می‌کند.
چگونه رسالت زندگی‌ام را پیدا کنم؟
راه‌های مختلفی برای این موضوع وجود دارد.
به دوران کودکی خود نگاه کنید
معمولا رسالت ما از دوران کودکی مشخص می‌شود. هر فردی از کودکی به کارهای خاص علاقه بیشتری نشان می‌دهد. به عنوان مثال کودکی را تصور کنید که از بچگی تا نوجوانی علاقه به آشپزی دارد. هر موقع مادرش آشپزی می‌کند یا شیرینی می‌پزد، او هم دوست دارد کمک و همراهی کند یا کودکی را تصور کنید که از بچگی موقع بازی دوست داشت موهای خواهرش را ببافد، ممکن است علاقه به آرایشگری داشته باشد یا مثلا مهندسین در کودکی علاقه به بازی لگو دارند و… پس اگر به دوران کودکی خود نگاه کنید می‌بینید که شما به چه کاری بیشتر علاقه داشتید. اگر هنوز هم به این کار علاقه دارید، پس رسالت زندگی شما همین است.
تست شخصیت‌شناسی انجام دهید
در تست‌های شخصیت‌شناسی به خصوص تست MBTI علاوه بر خودشناسی کامل، متوجه می‌شوید که تیپ شخصیتی شما مناسب چه کارهایی است و اگر وارد چه حوزه‌های کاری شوید موفق می‌شوید. از بین این موارد می‌توانید رسالت خودتان را انتخاب کنید. برای انجام این تست با تحلیل مفصل و دریافت تمرینات و راهکارهای رسیدن به توسعه فردی، به واتساپ، تلگرام یا ایتای شماره 09361835098 پیام دهید تا سوالات تست ارسال شود.
از مشاور کمک بگیرید
صحبت با یک مشاور می‌تواند شما را به خودشناسی عمیق برساند. همچنین در گفتگو با مشاور، ایشان به شما کمک می‌کند تا رسالت زندگی‌تان را بیابید و در زندگی مسیر موفقیت و رشد فردی را در پیش بگیرید.
سنم بالا رفته، آیا برای من دیر شده؟
رسیدن به خودشناسی و متوجه شدن هدف و رسالت زندگی، ارتباطی به سن ندارد. فقط باید انگیزه درونی خود را برای این کار تقویت کنید و متوجه باشید که اگر طبق رسالت خود در زندگی پیش نروید، در سن بالا به این احساسات بد می‌رسید و از لحاظ جسمی هم بیماری‌های سختی تجربه خواهید کرد:
- افسردگی
- احساس پوچی و بی‌ارزشی
- اضطراب مرگ
- حس پشیمانی و حسرت
- حس هدر دادن زندگی
- بیماری‌های جسمی
بنابراین از هر زمان که اقدام کنید برای خوب و آگاهانه زیستن، تصمیم‌تان قابل تقدیر است و اگر اصولی و با کمک یک شخص متخصص پیش بروید، می‌توانید مسیر رسیدن به زندگی آکاهانه را با سرعت بیشتری طی کنید.
سخن پایانی
به شما قول می‌دهم اگر خود واقعی و رسالت زندگی‌تان را بشناسید، آن قدر شور و اشتیاق و انگیزه زندگی کردن خواهید داشت که تصورش را هم نمی‌توانید بکنید. زندگی ارزش زیستن دارد، در صورتی که در مورد آن آگاه باشیم و دانش زندگی کردن داشته باشیم. چیزی که متاسفانه در خانواده یا مدرسه یا دانشگاه به ما آموزش ندادند اما پیج اینستاگرامی و سایت روان سالم این کار را برای شما انجام می‌دهد.
