روانشناسی انگیزشی و رشد فردی

عزت نفس یعنی چه (راههای افزایش عزت نفس)

زمان مطالعه: 13 دقیقه

عزت نفس چیست؟ چگونه عزت نفس پیدا کنیم؟ هنگامی که مردم می‌گویند عزت نفس پایینی داری، واقعا منظورشان چیست؟ پیامدهای عزت نفس پایین چیست؟ تفاوت میان عزت نفس و اعتماد به نفس چیست؟ آیا عزت نفس خود را مبنای جذابیت ظاهری و شخصیت یا بر مبنای کمالات و موقعیت استوار کنیم؟ آدم ارزشمند یعنی چه؟ آدم بی ارزش یعنی چه؟ در این مقاله درباره عزت نفس و راه‌های رسیدن به آن توضیح می‌دهیم.

عزت نفس چیست؟

عزت نفس برای بقا سلامتی انسان اهمیت حیاتی دارد. درواقع به جد می‌توان گفت بدون عزت نفس، انسان با حیوان هیچ تفاوتی ندارد و همین عزت نفس است که انسان را از حیوان متمایز می‌کند. به طور عمیق‌تر یعنی آگاهی از خود، یعنی اینکه انسان از خود بپرسد که کیست و سپس ببیند آیا آن هویت را دوست دارد یا خیر. درواقع عزت نفس یعنی ارزیابی کردن خودپنداره و یعنی توصیف از خود که در ذهن داریم. بر این اساس این امکان وجود دارد که اگر انسان رنگ‌ها، شکل‌ها، مکان‌ها و احساس‌های خاصی را دوست نداشته باشد، هیچ اشکالی در ساختار روانی او به وجود نمی‌آید، اما اگر نقش‌هایی از خود را دوست نداشته باشد، ساختار روانی او به شدت آسیب می‌بیند.

نشانه‌های کم بودن عزت نفس کدام‌اند؟

  • انتقاد کردن زیاد از خود
  • بد و منفی صحبت کردن با خود
  • شوخی کردن باخود به شیوه منفی و نامناسب
  • نادیده گرفتن دستاوردها و موفقیت‌های خود
  • سرزنش کردن خود بابت هر چیزی که خراب می‌شود و یا بابت اشتباهات دیگران
  • معتقد بودن به اینکه دیگران بهتر از شما هستند
  • معتقد بودن به اینکه لیاقت خوش‌گذرانی کردن را ندارید
  • اجتناب از ریسک کردن یا برخورد با چالش‌ها به خاطر ترس از شکست
  • بیش از حد ناراحت شدن به خاطر عدم تایید شدن یا مورد انتقاد واقع شدن از طرف دیگران
  • احساس غمگینی و افسردگی مزمن
  • اضطراب مزمن
  • احساس شرم و عذاب وجدان
  • احساس خشم و نفرت نسبت به خود
  • داشتن احساس پوچی و بی ارزشی

اگر عزت نفس کم باشد چه اتفاقی می‌افتد؟

اگر عزت نفس کم باشد، فرد در مسائل اجتماعی و تحصیلی کمتر پیشرفت می‌کند چون خودش را لایق این نمی‌داند که به مراتب عالی اجتماعی و تحصیلی برسد، در نتیجه در انزوا و تنهایی فرو می‌رود. از آنجایی که عزت نفس با سازگاری روانی ارتباط دارد، افراد دارای عزت نفس پایین از لحاظ روانی دچار مشکل می‌شوند. از جمله بیماری‌هایی مثل اضطراب، تنفس شدید و تند تند و استرس را تجربه می‌کنند. افراد با عزت نفس پایین، توانایی احترام به خود، خودارزشمندی، توجه به خود، تقاضای کمک یا حل مشکلات و توانایی ابراز وجود را در خود نمی‌بینند. در نتیجه برای دوری از قضاوت‌های مردم و عدم پذیرش‌های مکرر، دیوار دفاعی برای خود درست می‌کنند و خود را غرق در روابط جنسی ناسالم، بزهکاری، خودسرزنشی و یا روی آوردن به مواد مخدر می‌کنند. در نتیجه من سعی دارم با نوشتن این مقاله به اهمیت وجودی خود پی ببرید و خودارزشمندی‌تان را پیدا کنید.

علل کم بودن عزت نفس


تربیت اشتباه خانواده

 برخی محققین به بررسی هزاران نفر در سنین مختلف پرداخته اند تا دریابند چه کسانی عزت نفس بالاتری دارند و عزت نفس پایین چه اهمیتی دارد. تحقیقات نشان داده که شیوه فرزندپروری در طی سه تا چهار سال اول زندگی، تعیین‌کننده میزان عزت نفس اولیه کودکان است. کودکانی که در خانواده‌هایی بزرگ شده‌اند که با ملایمت و استدلال رفتار می‌کنند، عزت نفس بالاتری دارند، اما خانواده‌هایی که از روش افراطی یا روش آزاد استفاده می‌کنند، کودکانی با عزت نفس پایین‌تر تربیت می‌کنند.

فرد اجازه می‌دهد شرایط زندگی بر عزت نفس او حاکم شود

 ممکن است در ذهن شما این سوال پیش بیاید که آیا موفقیت تحصیلی، موجب عزت نفس می‌شود یا عزت نفس موجب موفقیت تحصیلی و…؟ این مثل این سوال است که آیا مرغ اول بوده یا تخم مرغ؟ به نظر می‌رسد که عزت نفس، حاصل شرایط زندگی است. اگر شرایط خارجی تعیین‌کننده عزت نفس باشد، می‌تواند عزت نفس را افزایش بدهد، اما اگر شما به دلایلی مثل اینکه قد کوتاهی دارید یا در پایین شهر زندگی می‌کنید یا سواد کمی دارید، کافی است این مسائل را در ذهن‌تان حل کنید تا عزت نفس‌تان تقویت شود. آیا به نظر شما با این اقدامات، شما عزت نفس به دست می‌آورید و هیچ وقت دچار کمبود عزت نفس نمی‌شوید؟ بله درست است که چنین چیزی امکان‌پذیر نیست، بنابراین فقط می‌توان امیدوار بود که وضعیت برعکس شود، یعنی عزت نفس تعیین‌کننده شرایط زندگی باشد. یعنی اگر افراد عزت نفس خود را بهبود ببخشند، شرایط هم تغییر می‌کند.

افکار و باورهای فرد

واقعیت این است که عامل مداخله‌گر و مهمی در عزت نفس، نقش دارد و آن چیزی نیست جز افکار آن فرد. تنها یک نفر در این دنیا سبب احساس افسردگی، عزت نفس پایین، نگرانی یا عصبانیت شما می‌شود، آن یک نفر، خود شما هستید. این باور درست، می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند. آیا تا به حال این احساس به شما دست نداده است که به دلیل از دست دادن شغل یا شکست عشقی دچار احساس طردشدگی شده باشید؟ آری درست است، احتمالا برایتان پیش آمده است. این باورها هم تا حدودی می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند. در نتیجه روحیه انسان هم همیشه ثابت نیست و تغییر می‌کند، اما این نظریه که خلق انسان با توجه به شرایط خاص تغییر می‌کند، یک نقطه ضعف دارد و آن این است که انسان را قربانی شرایط خارج از کنترل افراد می‌سازد، یعنی اگر شرایط بدی داشتیم، پس ما هیچ نقشی در بهبود آن نداریم. این ایده معطوف به نظریه فیلسوف یونانی به نام ابیکتوس می‌شود. وی گفته است انسان‌ها نه به دلیل رخدادها، بلکه به خاطره طرز فکرخود اشتباه آسیب می‌بینند.

ما گاهی اوقات در طی روز دچار افکار منفی مثل من خوب نیستم، من زشت هستم و غیره می‌شویم. اگر این افکار را تغییر دهید، احساس خودتان را هم می‌توانید تغییر دهید. به هر حال ما آموخته‌ایم که احساس ما پیامد افکار ما در خصوص رخدادها است. دکتر هلاکویی می‌گوید:«به شخصه معتقدم که به جای واژه عزت نفس، از حرمت نفس استفاده کنیم. چرا که حرمت یعنی مشخص بودن حرمت انسان که اساس حرمت نفس است، یعنی همان تقدس، یعنی منحصر به فرد بودن انسان» دکتر هلاکویی انسان را پدیده مقدس می‌داند که دارای یک سری حقوق، هویت و حد و مرز است که هیچ وقت تحت شرایط و هیچ بهانه‌ای نمی‌توان حرمت نفس را از او گرفت. کلمه حرمت نفس را به این دلیل انتخاب کردیم چرا که حرمت با احترام، محرم، حرز، حیثیت که زمینه تقدس پیدا می‌کند در ارتباط است. لغت نفس یعنی خود واقعی، یعنی آنچه هستم و حرمت نفس. طبق تعریف دکتر هلاکویی، عزت نفس شامل ده محتوا است:

 اولین کلمه تقدس است. یعنی حقوقی که مال انسان است و از انسان سلب شدنی نیست و هیچ کس نمی‌تواند آن را از انسان سلب کند. مگر اینکه شخص عزت نفس نداشته باشد.

دومین مورد از محتوای عزت نفس، من، منم و تو، تویی است. متاسفانه ما نمی‌پذیریم که من با تو فرق دارم. فکر می‌کنیم که یکی هستیم. فکر می‌کنیم این نشانه محبت است و این نشانه پذیرفتن حرمت نفس است که در کارهای یکدیگر دخالت می‌کنیم. مثلا باید بپذیریم که وقتی من گرسنه هستم، دلیلی ندارد که تو هم گرسنه باشی. ما با هم متفاوت هستیم. قلب تو مال توست، قلب من، فقط مال من است. پس طبق این تعریف همه ما یک مرز و حدی داریم.

سومین مورد، حرمت نفس، فردیت، مرز و حدی است که داریم و حدودی که یک جاهایی پدر و مادر هم نمی‌توانند وارد آن شوند. بنابراین مهم‌ترین چیز است که من منم و تو تویی.

 چهارمین مورد این است که ما انسان‌ها هیچ فرقی با هم نداریم. هیچ فرقی بین یک آدم پنج ساله و پنجاه ساله نیست. هیچ فرقی بین سیاه و سفید نیست، هیچ فرقی بین زن و مرد نیست. یعنی نباید تبعیض قائل شد بلکه باید به تفاوت‌ها احترام گذاشت.

پنجمین مورد، یعنی اینکه من از شما در یک سری مسائل بهترم و نه بدتر و نه پایین‌تر. این موضوع این را هم آشکار می‌کند هیچ بهتر یا بدتری وجود ندارد. همه ما خاص و منحصر به فرد هستیم و همه ما به یک اندازه باارزش و توانمند هستیم. البته اصل این موضوع این نیست. درواقع اصل موضوع این است که باید روی خودمان کار کنیم و به جایی برسیم که خوب و بد بودن ما، زیاد از حد مورد توجه ما نباشد. همانطور که ما به اطرافیان به خاطر رنگ پوست، قد، چاقی و لاغری حمله نمی‌کنیم، درواقع آنها را پذیرفته‌ایم با همین خصوصیاتی که دارند. پس باید این را هم بپذیریم و خودمان را با همین خصوصیاتی که هستیم بپذیریم.

ششمین مورد، یعنی اینکه همانطور که من ارزش دارم، تو هم ارزش و اعتبار داری، من هم اعتبار دارم، یعنی قبول این ارزش و اعتبار نه اینکه وقت شما مهم است و وقت من مهم نیست یا وقت من مهم است و وقت شما مهم نیست. وقت، شخصیت، علاقه و همه چیز همه ما به یک اندازه مهم است.

 هفتمین مورد، این است که من خودم را خوب می‌شناسم و تو را هم خوب می‌شناسم. یعنی فرد خودشناسی و هوش هیجانی بالایی دارد.

 هشتمین مورد، من خودم را دوست دارم و خودم را دوست داشتنی می‌دانم همانطور که شما را دوست دارم و دوست داشتنی می دانم. پس رابطه ما دوستانه است، پس داشتن حرمت نفس، در آخر به حس خود دوستی می‌رسد.

نهمین مورد یعنی اینکه من احساس خجالت و شرمندگی ندارم، خودم را با همین خصوصیاتی که هستم می‌پذیرم، با همین قد و اخلاق و…. خودم را می‌پذیرم و دوست دارم.

دهمین مورد، این است که من کمی اضطراب و نگرانی درباره دیگران دارم. همانطور که شما خوب هستید، من هم به دنبال راهی هستم که با یکدیگر خوب باشیم و به هم خدمت کنیم.

اساس حرمت نفس بر اساس این ده عامل پایه‌ریزی شده است و من هیچ گونه هراس اجتماعی ندارم. درواقع امروز گرفتاری روانی بیشتر انسان‌ها، مسئله حرمت نفس و خوددوستی است.

تفاوت عزت نفس با اعتماد به نفس

عزت نفس یعنی داشتن احساس اطمینان در برخورد با چالش‌های زندگی، یعنی به طور خلاصه خودتوانمندی و دیگری یعنی لایق دانستن خود برای خوشبخت شدن و احترام به حرمت نفس خود. عزت نفس به نوعی یعنی باور داشتن به عملکرد ذهن، یعنی اینکه باور داشته باشیم توانایی فکر کردن، درک کردن و تصمیم‌گیری را داریم، یعنی احساس این که خود را مناسب زندگی می‌دانیم.

اعتماد به نفس یعنی احساس توانمندی که بر اساس دانش استوار است. درواقع اعتماد به نفس از عزت نفس سرچشمه می‌گیرد. مثلا شخصی که اعتماد به نفس دارد، به خود اطمینان دارد و می‌تواند کمک دیگران را بپذیرند. پس درواقع عزت نفس با احساس ارزشمندی سر و کار دارد. به عنوان مثال من در یک حوزه خاص مثل سخنرانی چقدر مهارت دارم و از عهده کار بر می‌آیم. میزان اعتماد به نفس در زمینه‌های مختلف متفاوت است. مثلا ممکن است یکی در سخنرانی، اعتماد به نفس داشته باشد ولی در خوانندگی نداشته باشد و… عزت نفس اشاره دارد به احترام به خود.

تفاوت عزت نفس با غرور

کسی که عزت نفس دارد، وقتی موفقیت کسب می‌کند، احساس شادی و افتخار می‌کند. در پی همه موفقیت‌ها، شادی و افتخار وجود دارد. در کل موفقیت با شادی همراه است. اما غرور یعنی اینکه من در پی شادی خودم باشم و به دیگران هیچ احترامی نگذارم. خودم را بالاتر و لایق‌تر از دیگران بدانم و مدام در پی تخریب دیگران باشم. آرزوی شکست برای دیگران داشته باشم. کسی که این چنین درونی داشته باشد، به طور جدی از درون تهی و ضعیف است. اما کسی که عزت نفس دارد، هم به خود و هم به دیگران احترام می‌گذارد. همان طور که خود را دوست داشتنی می‌داند، دیگران هم او را دوست می‌دارند. شخص با عزت نفس افراطی، متکبر و خودمحور است و رفتار غیر محترمانه‌ای نسبت به دیگران دارد.

عزت نفس زیاد و اختلال شخصیت خودشیفته

در شدیدترین حالت، عزت نفس زیاد به عنوان اختلال شخصیت خودشیفته شناخته شده است. این افراد نسبت به نیازها و احساسات دیگران بی عاطفه‌اند و دیگران را برای رسیدن به اهداف خود مورد سوءاستفاده قرار می‌دهند.

چگونه عزت نفس را تقویت کنیم؟


از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید

فکر می‌کنید چرا معتقد هستید که «من کافی نیستم»، «من زیبا و جذاب نیستم»، «موفق نمیشم و شکست می‌خورم» و… چون یا زیاد از دیگران به خصوص خانواده، این جملات را شنیدید و ملکه ذهن‌تان شده است و یا دیگران به شما ثابت کرده‌اند که شما کافی، زیبا، دوست داشتنی و… نیستید. پس آن قدر این موارد با حرف و رفتار از طرف دیگران تکرار شده است که این تکرار شدن باعث شده است این باورهای اشتباه در ذهن‌تان شکل بگیرد و انگار شما باور کردید که همینطور است و این باور درستی است که دارید. حالا که دانستید که این باورهای اشتباه، با تکرار شدن به وجود می‌آیند، احتمالا باید متوجه شده باشید که باورهای مثبت را هم باید با تکرار کردن در ذهن‌تان ایجاد کنید یعنی با تکرار کردن جملات تاکیدی مثبت تا جایی که این باورهای مثبت جایگزین باورهای اشتباه شوند. پس تکرار کردن جملات تاکیدی مثبت به هیچ عنوان بی فایده نیست و باید هر روز انجام بدهید.

افکار منفی را به چالش بکشید

افکار منفی که دارید را بشناسید و آنها را به چالش بکشید. مثلا اگر معتقد هستید که من همیشه شکست می‌خورم، این فکر را به چالش بکشید و یک مثال نقض برای آن بیاورید. مثلا یکی از موفقیت‌های کوچک یا بزرگ زندگی‌تان را به خاطر بیاورید و یادداشت کنید. یا مثلا اگر معتقد هستید که اگر من نتونم فلان شخص را جذب کنم، پس فرد غیرجذابی هستم، این فکر را به چالش بکشید و یادداشت کنید که شما برای چه افرادی جذاب و دوست داشتنی هستید. مثلا حتما برای یک سری از دوستان، همکاران، فامیل‌ها و یا اعضای خانواده، شما فردی زیبا و جذاب هستید. پس صرفا اینکه یک نفر را نتوانید جذب کنید، ثابت نمی‌کند که شما جذاب نیستید. مگر او کیست که تمام شخصیت و جذابیت‌تان را زیر سوال ببرد؟ درواقع در این تکنیک با بررسی افکارتان به صورت منطقی، می‌توانید آنها را از بین برده و عزت نفس‌تان را تقویت کنید.

تعریف و تمجیدها را بپذیرید

اغلب وقتی از ما تعریف و تمجید می‌کنند، ما از روی تعارف و یا رودربایستی می‌گوییم:«نه بابا چشمات خوشگل میبینه» و… این حرف‌ها را شاید از روی تعارف بگوییم اما در حقیقت روی ذهن‌مان تاثیر منفی می‌گذارند و در ضمیر ناخودآگاه‌مان ثبت می‌شود که ما زیبا، باهوش و… نیستیم بلکه دیگران لطف دارند یا خوب هستند که ما را این گونه می‌بینند ولی این دیدگاه آنها است و حقیقت ندارد! این موضوع در بلندمدت می‌تواند عزت نفس‌مان را سرکوب کند. پس وقتی کسی از شما تعریف و تمجید می‌کند، آن را بپذیرید و تشکر کنید.

هدف داشته باشید و برای رسیدن به اهداف‌تان تلاش کنید

داشتن زندگی هدفمند، باعث تقویت عزت نفس می‌شود. پس در زندگی هدف داشته باشید، برای رسیدن به اهداف‌تان برنامه‌ریزی کنید و هر روز حتی یک کار برای نزدیک شدن به هدف‌تان انجام بدهید. زندگی هدفمند و انجام دادن کارهایی که به شما حس خوب و حس مفید بودن می‌دهد، باعث تقویت حس خودارزشمندی و عزت نفس می‌شود.

از منطقه امن ذهنی خارج شوید

درست است که ماندن در منطقه امن ذهنی و زحمت ندادن به خودتان ممکن است به شما احساس امنیت و آرامش بدهد ولی هیچ کاری انجام ندادن در زندگی، در آخر منجر به کاهش عزت نفس می‌شود. گاهی باید ریسک کرد یا باید کاری را انجام داد که تا حالا نکردید. انجام دادن این کارها باعث تقویت حس عزت نفس و حس توانمند بودن در شما می‌شود.

از روابط ناسالم خارج شوید

برخی از افراد که اصطلاحا افراد سمی نامیده می‌شوند، افرادی هستند که عزت نفس‌تان را با حرف‌ها و رفتارهای مخرب، نابود می‌کنند. از این افراد تا حد امکان به دور باشید یا اگر مجبور هستید در خانواده‌تان این افراد را داشته باشید، باید نحوه ارتباط برقرار کردن با آنها را یاد بگیرید تا تحت تاثیر قرار نگیرید.

برای جدایی از مشاور کمک بگیرید

اگر در رابطه عاطفی یا زندگی مشترکی هستید که طرف مقابل، عزت نفس‌تان را زیر سوال می‌برد، لازم است هر چه سریع‌تر خودتان را از چنین رابطه سمی خارج کنید. برای خارج شدن و رهایی از بندهای وابستگی عاطفی، شاید نیاز باشد از مشاور کمک بگیرید. به هر حال باید این کار را انجام بدهید و به هر نحوی که شده از چنین روابطی خارج شوید.

ظاهر آراسته و مناسب داشته باشید

ظاهر شما یعنی سبک پوشش و تمیز بودن‌تان بر روی میزان عزت نفس‌تان تاثیر مستقیم  می‌گذارد. پس از لحاظ ظاهری هم به خودتان رسیدگی کنید و اهمیت بدهید. تمیز و مرتب باشید و لباس‌هایی بپوشید که از لحاظ رنگ و سایز، مناسب شما هستند. این موضوع به شما حس بهتری نسبت به خودتان خواهد داد.

از مشاور کمک بگیرید

تغییر دادن باورهای اشتباه درباره خودمان را تا حدودی می‌توان با تکرار کردن جملات تاکیدی مثبت انجام داد اما این راهکار به تنهایی ممکن است نتیجه ندهد یا نتیجه دادن آن ممکن است ماه‌ها طول بکشد. پس بهتر است برای زودتر و بهتر نتیجه دیدن و برای تقویت عزت نفس، از مشاور هم کمک بگیرید. مشاور با بررسی کردن طرحواره‌های فعال ذهنی‌تان به شما راهکارهای تخصصی ارائه می‌دهد که بتوانید طرحواره‌های نابودگر عزت نفس مثل نقص و شرم و شکست را غیرفعال کنید و عزت نفس و حس خوددوستی عمیق درونی را در خودتان تقویت کنید. در این زمینه می‌توانید از خدمات مشاوره و روانشناسی روان سالم کمک بگیرید.

تست سنجش میزان عزت نفس

به سوالات زیر با گزینه‌های «بله» یا «خیر» پاسخ دهید. هرچقدر میزان پاسخ‌های «بله» بیشتر باشد، به همان اندازه عزت نفس شما دچار کمبود است.

  • حس می‌کنم وقتی دیگران با من صحبت می‌کنند، حوصله‌شان سر می‌رود.
  • به هر چیزی که دست بزنم خراب می‌کنم.
  • وقتی کسی از من انتقاد می‌کند، حتی اگر حرفش درست باشد، به من بر می‌خورد.
  • وقتی کسی عاشق من می‌شود من سعی می‌کنم هر کاری بکنم که عشق و ارزشمندی‌ام را ثابت کنم تا بتوانم او را در رابطه حفظ کنم. چون معتقد هستم اگر او را از دست بدهم، دیگر کسی عاشقم نخواهد شد.
  • اگر بمیرم یا اتفاقی برایم بیفتد، هیچ چیزی از دنیا و اطرافیانم کم نخواهد شد.
  • حس می‌کنم یک فرد بدبخت و شکست خورده هستم.
  • اگر کسی درباره من چیزی به من بگوید، من فورا آن را باور می‌کنم و به خودم  می‌گیرم.
  • من لیاقت اطرافیانم را ندارم.
  • معتقد هستم که دیگران زمانی مرا دوست خواهند داشت که من ثروتمند یا کاملا زیبا و جذاب باشم.
  • اگر من کاری را مثل دیگران خوب انجام ندهم، به این معنا است که من فرد بد و ناتوانی هستم.
  • این که دیگران درباره من چه فکر می‌کنند برایم بسیار زیاد اهمیت دارد.
  • اگر خود واقعی‌ام باشم، دیگران مرا دوست نخواهند داشت.
  • برایم مهم است که شبیه دیگران باشم تا مرا دوست داشته باشند.
  • من در محل کار هم احساس ناتوانی و کافی نبودن می‌کنم.
  • من می‌ترسم دیگران مرا طرد کنند یا دوستم نداشته باشند.
  • از خودم متنفرم.
  • سعی می‌کنم با دیگران بحث و دعوا نکنم تا از من ناراحت و عصبانی نشوند و مرا دوست داشته باشند.
  • در زندگی هدف ندارم.
  • من احساس بی ارزشی می‌کنم.
  • نمی‌توانم به تنهایی تصمیم بگیرم. حتما دیگران باید نظر بدهند و جای من تصمیم‌گیری کنند.

سوالات متداول


  1. پیامدهای داشتن عزت نفس پایین چیست؟

  1. آیا عزت نفس یک مهارت است؟

بله، حتی اگر شما در خانواده عزت نفس را کسب نکرده باشید، می‌توانید در بزرگسالی عزت نفس را در خودتان ایجاد کرده یا تقویت کنید. عزت نفس یک مهارت است و درواقع اکتسابی است.

  1. خودم را زیاد مورد سرزنش و انتقاد قرار میدم، آیا عزت نفسم کم است؟

بله یکی از علت‌های زیاد خود را مورد سرزنش و انتقاد قرار دادن، داشتن عزت نفس پایین است چون فردی که خودش را دوست داشته باشد و برای خودش ارزش و احترام قائل باشد، چنین رفتار مخربی را نسبت به خود انجام نخواهد داد.

  1. آیا برای رسیدن به موفقیت، داشتن عزت نفس ضروری است؟

تا حدود زیادی بله چون حتی اگر بدون داشتن عزت نفس به موفقیت برسید، همچنان خود را شکست خورده احساس خواهید کرد و هیچ موفقیتی شما را ارضاء نخواهد کرد. بنابراین عزت نفس برای رسیدن به موفقیت واقعی و عمیق ضروری است.

  1. کتاب‌های مفید برای تقویت عزت نفس کدام‌اند؟

کتاب روانشناسی عزت نفس یا شش ستون عزت نفس اثر ناتانیل براندن، کتاب عزت نفس به زبان ساده و کتاب عزت نفس و معمای کمبود حرمت نفس از جمله کتاب‌های مشهور و مفید برای تقویت عزت نفس هستند.

سخن پایانی

عزت نفس یکی از مواردی است که هر انسانی باید از آن برخوردار باشد تا سلامت روان و زندگی سالم و موفق داشته باشد. اگر عزت نفس نباشد، فرد دچار پیامدهایی می‌شود که می‌توانند به شدت زندگی فرد را تحت تاثیر منفی خود قرار بدهند. در این مقاله به علت‌های عزت نفس کم اشاره کردیم و درباره راهکارهای تقویت عزت نفس هم توضیحاتی را ارائه دادیم که با مطالعه و اجرا کردن آن، می‌توانید عزت نفس را در خودتان تقویت کنید. البته که کمک گرفتن از مشاور و درمان طرحواره‌های ذهنی می‌تواند به شدت در تقویت عزت نفس موثر واقع شود. در این زمینه می‌توانید از خدمات مشاوره و روانشناسی روان سالم استفاده کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!