مشکلات فردی

درمان قطعی خجالتی بودن (روانشناسی افراد خجالتی و کم حرف)

زمان مطالعه: 12 دقیقه

مفهوم خجول در فرهنگ دهخدا عبارت است از: شرمنده، شرمسار، آن که بسیار شرم آورد، شرمناک. به نظر من خجولی‌گری یک رفتار ناخواسته است که در موقعیت‌های مشخصی از ما سر می‌زند و اجازه نمی‌دهد در آن لحظات خود واقعی‌مان باشیم و کار یا رفتار درست را انجام دهیم. در این مقاله علاوه بر آشنا شدن با روانشناسی افراد خجالتی، تمرینات و راه حل‌هایی نیز برای رفع این مشکل به شما ارائه خواهد شد. پس توصیه می‌کنیم این مقاله را تا آخر مطالعه کنید.

وقتی خجالت می‌کشید، این چند سوال را از خودتان بپرسید

وقتی از صحبت کردن در مقابل جمع خجالت می‌کشیم، درواقع چه کار شرمنده‌کننده‌ای انجام داده‌ایم که بابت آن باید شرمنده و سرافکنده باشیم؟ آیا گناهی نابخشودنی از ما سر زده است؟ حتی اگر چنین هم باشد، ما فقط یک جا می‌توانیم برای اعتراف، استغفار، شرمنده و سرافکنده باشیم که آن هم در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی است، ولاغیر. با خودتان بگویید:«وقتی در فلان موقعیت دچار خجولی‌گری می‌شوم، سرخ و سفید می‌شوم، سرم را پایین می‌اندازم و نفسم به شماره می‌افتد، آیا کار اشتباهی از من سر زده است و نگرانم که دستم مقابل دیگران رو شود؟ اگر پاسخ‌تان به این سوالات منفی بود و نتوانستید برای آنها پاسخ مثبتی بیابید، همان لحظه نفس عمیقی بکشید، سرتان را بالا بیاورید، به خودتان افتخار کنید.

چرا اینقدر خجالتی هستم؟

خجولی‌گری عموما به دو علت اساسی اتفاق می‌افتد: 1) داشتن افکار و باورهای نادرست مثل ترس از قضاوت دیگران و… 2) نداشتن عزت نفس و مهارت‌های ارتباطی کافی که اگر بخواهیم این مورد را علمی‌تر بیان کنیم، می‌شود همان طرحواره انزوای اجتماعی/طرد اجتماعی.

چرا خجالتی بودن باعث می‌شود حس و حال‌مان بد باشد؟

 نه تنها خجولی‌گری، بلکه هر سبکی از رفتار و زندگی که ما را از خود واقعی‌مان دور کند، چنان که احساس کنیم تسلط کنترل‌مان روی خود یا زندگی‌مان کم شده است، سبب بد شدن حال‌مان می‌شود. هرچه این مورد «کمتر شدن تسلط‌مان روی زندگی و خود واقعی‌مان نبودن» شدیدتر شود، حال ما بد و بدتر می‌شود و هر چه عنان آن را بهتر در دست بگیریم، زندگی شادی را تجربه خواهیم کرد.

هر کدوم از حروف کلمه خجول به چه معنا هستند؟

 در مورد خجولی‌گری، زیاد فکر کرده‌ام و می‌خواهم آن را این گونه هجی کنم: خ:خود کم بینی ج:جهل نسبت به اطلاعات درست و توانمندی‌ها و قابلیت‌های خود و:وحشت از انجام کارهای جدید، قرارگیری در محیط‌های جدید و وحشت از برقراری ارتباط با افراد جدید ل:لغزش و یا انجام اشتباه

ویژگی‌های افراد خجالتی


 اگر به اعمال و رفتار افراد خجالتی دقت کنیم، احتمالا متوجه همه یا برخی از موارد زیر می‌شویم:

 زبان بدن بسته‌ای دارند

زبان بدن بسته، یعنی شانه‌ها نزدیک به هم و رو به پایین، دست‌ها جمع و در هم تنیده و ستون فقرات خمیده و متمایل به حلو باشد. قطعا شما هم افرادی را با این ویژگی‌ها در اطراف خود دیده‌اید که هنگام صحبت کردن سر به زیر هستند، مرتبا به زمین نگاه می‌کنند، ارتباط چشمی برقرار نمی‌کنند و ظاهرا از شرایطی که در آن هستند معذب‌اند. مواجه شدن با این افراد، هم خودشان و هم فرد مقابل را اذیت می‌کند، چون هیچکسی دوست ندارد که حضورش موجب اذیت و آزار دیگری شود. در مقابل، افراد با اعتماد به نفس بالا، معمولا زبان بدن باز، دست‌ها و شانه‌های باز و رو به بالا و ستون فقرات ایستایی دارند، سرشان به سمت بالا متمایل است و می‌توانند به راحتی ارتباط چشمی برقرار کنند. این موارد در برقراری یک ارتباط خوب می‌توانند بسیار مفید و موثر واقع شوند.

با صدای پایین و کم صحبت می‌کنند

 احتمالا شما هم در اطراف خود با افرادی مواجه شده‌اید که با صدای پایین و کم صحبت می کنند یا خودتان جزو این دسته از افراد هستید و مرتبا باید از شما پرسید «هان؟»، «چیه؟»، «می‌شود یک بار دیگر تکرار کنید؟ متوجه نشدم چه گفتید؟» این مسئله هم شخص مورد نظر و هم مخاطب او را آزار می‌دهد و منجر به بروز اختلال در ارتباطات انسانی می‌شود. از دیگر معایب آن، ایجاد تفاهم است، زیرا مخاطب به ناچار کلمات نامفهوم فرد خجول را در کنار هم قرار می‌دهد و در ذهن خود شروع به حدس زدن می‌کند. از آنجایی که حدس‌های انسان همیشه درست نیست، این امر می‌تواند موجب برداشت اشتباه و ادامه ایجاد سوتفاهم شود.

کم حرف می‌زنند

افراد خجالتی ترجیح می‌دهند کمتر صحبت کنند. آنها دوست دارند خوب و راحت صحبت کنند و حتی گل مجلس شوند، اما خجالتی بودن‌شان به آنها اجازه نمی‌دهد که به خواسته قلبی‌شان دست یابند. در نتیجه، به عنوان افرادی کم حرف شناخته می‌شوند. این افراد در جمع خانوادگی خود ممکن است خیلی خوب و راحت صحبت کنند و هیچ تفاوتی با سایر افراد نداشته باشند، اما در اجتماع به شخص دیگری تبدیل تبدیل می‌شوند که می‌تواند فرسنگ‌ها با خود واقعی‌شان فاصله داشته باشد. این مسئله برای آنها اصلا خوشایند نیست. علاوه بر این موجب واکنش و رفتار ناپسند دیگران می‌شود، چنان که این موضوع را به سخره بگیرند و موجب آزار فرد خجول شوند. بارها شاهد این صحنه بوده‌ام که دیگران به فرد خجول می‌گفتند:«تو چرا تصویر داری، اما صدا نداری؟» و می‌خندیدند، اما من در پس این ماجرا، متوجه عذاب کشیدن، عصبانی شدن، دلخور شدن و رنجش‌های فرد خجول از خودش بابت اینکه چرا حرف نمی‌زند و اعتراضی به رفتاری که با او می‌شود نمی‌کند و از افراد دیگر بابت اینکه او را درک نمی‌کنند، به او احترام نمی‌گذارند، مسخره‌اش می‌کنند و با چنین جملاتی آسیب‌های جدی روحی به او وارد می‌کنند، شده‌ام.

نمی‌توانند «نه» بگویند

بسیاری از ویژگی‌هایی که به آنها اشاره می‌کنیم، بین افراد خجول و افراد با عزت نفس پایین مشترک است. اما الزاما نمی‌توان گفت هر کسی که خجول است، عزت نفس پایینی دارد. این مورد هم از موارد مشترک بین آنها است، یعنی هر دوی این افراد در جای مناسب نمی‌توانند «نه» بگویند. مادربزرگی را تصور کنید که به شدت به فرزندانش علاقه‌مند است و دوست دارد آنها را ببیند، ببوسد و به آنها محبت کند، اما در توانش نیست که دیگر مانند ایام جوانی از کودکی مراقبت کند. فرزندش از او می‌خواهد که به سبب شاغل بودن خودش و همسرش، اگر برایش امکان دارد، فرزندشان را نگه دارد تا آنها با خیال راحت به سر کار بروند و دیگر نگران فرزند خود نباشند. مادربزرگ با وجود همه عشق و علاقه‌اش به این کودک، می‌داند که نگهداری از کودکی شیطان و پرجنب و جوش برایش مقدور نیست، اما خجولی‌گری می‌کند و می‌پذیرد و احتمالا پس از چند روز به این نتیجه می‌رسد که «ای وای! این چه کاری بود من کردم؟ چرا پذیرفتم؟ توان مراقبت از او را ندارم و ممکن است نوه عزیزم آسیب ببیند. اگر چنین شود، هم خودم اذیت می‌شوم، هم والدینش ناراحت خواهند شد و هم اینکه دلخور می‌شوند که اگر قادر به انجام چنین کاری نبودم، چرا این مسئولیت سنگین را تقبل کردم. اگر خطری برایش پیش بیاید، قطعا من مقصر خواهم بود. دیگر کسی به این نکته اشاره نمی‌کند که من می‌خواستم لطف کرده باشم و باری از روی دوش کسی برداشته باشم، اما اکنون درجایگاه یک متهم ایستاده‌ام و بارها سرزنش می‌شوم که اگر نمی‌توانستید و پذیرش چنین مسئولیتی برای شما سخت بود، چرا اطلاع ندادید؟ چرا قبول کردید؟ مگر ما غریبه بودیم» اینگونه همه زحمت‌های مادربزرگ و زمان‌هایی که او به خوبی از آن کودک نگهداری کرده بود، زیر سوال می‌رود. دیگران چشم‌شان را روی آن همه خوبی و مراقبت می‌بندند و کسی از او تشکر نمی‌کند.

 نمی‌توانند از حق خود دفاع کنند

 شاید شما هم تاکنون در موقعیتی قرار گرفته باشید که حقی از شما ضایع شده باشد، اما رفتارهای خجولی‌گرایانه‌تان اجازه نداده است که از حق‌تان دفاع کنید. چنان که گفتیم، یک فرد خجول معمولا کم حرف است. حتی اگر خودش هم مایل باشد، چندان اهل صحبت کردن نیست و آنقدر این کار را تکرار می‌کند که کم حرفی به یکی از مشخصه‌های اصلی‌اش تبدیل می‌شود. وقتی او در موقعیتی قرار می‌گیرد که صحبت کردن ضروری است، باز هم نمی‌تواند صحبت کند، چرا که دیگر این گونه رشد یافته است. افرادی که حقی از آنها در زندگی‌شان ضایع شده است، حقوق‌شان را به اندازه کافی نداده‌اند، پول‌شان را خورده‌اند، به آنها تهمت زده‌اند و دروغی را به آنها نسبت داده‌اند بسیارند، اما آنها در راستای اعاده حیثیت و حقوق پایمال شده خود حرفی نمی‌زنند، بلکه همه ناراحتی و دلخوری‌شان را در خود فرو می‌ریزند و دم بر نمی‌آورند. با این حال بد، زندگی‌شان را سپری می‌کنند.

ممکن است پا روی اعتقادات و ارزش‌های خود بگذارند

 خانم چادری را تصور کنید که بسیار به چادر علاقه‌مند است و از این نوع پوشش خوشحال است. شرایط اقتصادی و خانوادگی او ایجاب می‌کنند که به کاری مشغول شود. از قضا در محیط کاری قرار می‌گیرد که لازم است پوشش خود را تغییر بدهد. اگر او انسان خجولی باشد، احتمالا پوشش خود را تغییر می‌دهد و چون از ارزش و اعتقاد خود جدا مانده است، حس و حال بدی را تجربه می‌کند، یا انتخاب می‌کند دیگر به آن جا نرود. همان طور که گفتیم، کار کردن برای او مهم و حیاتی بوده است. او می‌توانست با به زبان آوردن عبارتی مانند «من با پوششی که دارم خوشحالم» یا «من با این لباس هم می‌توانم به راحتی برای شما کار کنم و قطعا در کارم خللی ایجاد نمی‌شود» و با اعتماد به نفس بالا، یک بار برای همیشه قاطعانه به نظرپردازی دیگران درمورد خودش پایان دهد و به ادامه کارش بپردازد. اما یک فرد خجالتی ابراز وجود نمی‌کند بلکه تمایل دارد از آن محیط فرار کند.

نمی‌توانند درخواست بدهند

 در مواجه با افراد ناآشنا و موقعیت جدید، دچار استرس و اضطراب می‌شوند. شاید نیاز به کمک نیز داشته باشند اما به علت خجالت‌زدگی، نمی‌توانند درخواست کمک‌شان را مطرح کنند. فکر می‌کنند اگر کمک بخواهند ممکن است ضعیف و ناتوان دیده شوند.

آیا فرد خجالتی می‌تواند تغییر کند؟

کسی که دارای این ویژگی‌ها باشد، فردی خجول است. آیا راه چاره‌ای هم دارد؟ خبر خوب آن که بله، می‌توان این ویژگی آزاردهنده را درمان کرد. فقط کافی است مدتی کوتاه، خودتان را به زحمت بیندازید و از پیله‌ای که در اطراف خود تنیده‌اید به هر قیمتی خارج شوید تا به پروانه‌ای زیبا تبدیل شوید و باقی زندگی را از دریچه‌ای زیبا بنگرید و زندگی کنید. شما هم از زندگی پرنعمت افرادی که خجالتی نیستند استفاده کنید و بهشتی زمینی را برای خود بسازید.

همه ما در موقعیت‌هایی خاص، ممکن است خجالتی شویم!


نکته جالب دیگری که توجه مرا بسیار به خودش جلب کرد، این بود که نقطه مقابل خجالتی بودن، پررو و گستاخ بودن است اما من می‌خواهم راه‌های عبور از خجالتی بودن و تبدیل شدن به فردی اجتماعی، خوش برخورد و با ارتباطات عالی انسانی را به شما عزیزان آموزش بدهم. افراد بسیار زیادی را می‌شناسم که بسیار اجتماعی هستند، یعنی حرف‌شان را در موقعیت مناسب می‌زنند، به راحتی در جمع سخنرانی می‌کنند، به شدت هم مودب، فروتن و متین هستند و هرگز با بی ادبی و گستاخی میانه‌ای ندارند. پس هر کس که خجالتی نیست تصمیم می‌گیرد برای همیشه با خجولی‌گری‌هایش مقابله کند، به فردی گستاخ وپررو تبدیل نمی‌شود. البته منکر رفتار بعضی از افراد که به راحتی به دیگران توهین می‌کنند یا حرف و عملی ناپسند از آنها سر می‌زند که به معنای واقعی کلمه، نشانه پررویی و گستاخی است نمی‌شوم، اما کسی که خجول نیست الزاما بی ادب نیست از نگاه من نقطه مقابل کسی که خجالتی است فردی قرار دارد که خجالتی نیست. باور من این است که همه انسان‌ها در زندگی‌شان خجولی‌گری را تجربه کرده‌اند و می‌کنند، یعنی حتی همان فردی که در موقعیتی ممکن است گستاخی به خرج دهد، در موقعیتی دیگر و در مقابل افراد دیگر ممکن است خجالتی باشد، یا اینکه حداقل بعضی از رفتارهای خجولی‌گرایانه را از خود بروز می‌دهد. مانند بسیاری از ما انسان‌ها که در محیط خانه و خانواده بزن بهادر هستیم، اما در اجتماع ساکت و خجولیم یا در جمع دوستان‌مان کاملا آزادانه عمل می‌کنیم، اما در مقابل استاد خود خجول هستیم، هر حرفی را نمی‌زنیم و هر کاری را انجام نمی‌دهیم.

شما پس از مطالعه این مقاله و انجام تمرین‌های آن، به فردی اجتماعی، توانمند، خوش صحبت و خوش مشرب تبدیل می‌شوید که هم خودتان از تغییرات ایجاد شده لذت می‌برید و هم دیگران دوست خواهند داشت که وقت‌شان را بیشتر با شما بگذرانند. لطفا به موارد زیر توجه کنید:

منطقه امن زندگی

به شرایط کنونی بی استرس و دغدغه‌ای که در آن هستیم، زندگی پیش رو و کارهایی که انجام می‌دهیم، زندان خودساخته‌ای که در آن گیر کرده‌ایم، چنان که حتی دل‌مان نمی‌خواهد پایمان را از آن فراتر بگذاریم و به همین شرایطی که داریم بسنده می‌کنیم، حوزه یا منطقه امن می‌گویند.

منطقه یادگیری زندگی

وقتی از منطقه امن خود خارج می‌شویم و شروع به انجام کارهایی می‌کنیم که تا به آن روز انجام نداده بودیم. ورود به این دایره، با استرس و اضطراب همراه است، ولی نه آنقدر که به شدتش ما را اذیت کند یا بکشد. درواقع، تحمل حس ورود به این منطقه بسیار ساده‌تر از ورود یکباره به منطقه وحشت است.

منطقه رشد زندگی

موقعیتی است که اگر به آرامی از منطقه امن خارج شویم و کم کم از دایره یادگیری عبور کنیم، به آن می‌رسیم. این امر چندان نمی‌تواند آزاردهنده باشد، اتفاقا یک مسیر رشد فوق‌العاده لذت‌بخش است. اما زمانی که از نقطه امن و راحتی خود به نقطه وحشت نگاه می‌کنیم، انجام آن کار را بسیار سخت و نشدنی می‌بینیم و حاضر نیستیم حتی به آن فکرکنیم. مثل صحبت کردن در مقابل 500 نفر.

نکته: هر چه در دایره یادگیری جلو برویم، انجام کار خاصی که قبلا برایمان سخت بود، ساده‌تر می‌شود. درواقع همان کار را به حوزه امن‌تان می‌افزایید و دایره راحتی‌تان بزرگ‌تر می‌شود.

چگونه خجالتی نباشیم؟


باور داشته باشیم که انسان ارزشمندی هستیم

همه انسان‌ها نقاط قوت و ضعف متفاوتی دارند و هیچ برتری نسبت به هم ندارند. یکی به خوبی صحبت می‌کند و دیگری به خوبی می‌تواند نقشه بکشد و… آیا می‌توانیم بگوییم کدام شخص توانمندتر است و ارزش کار کدام شخص بیشتر است؟ گاهی دیده می‌شود افراد به دلیل خجولی‌گری‌های خود، مرتب خودشان را سرزنش می‌کنند و این کار باعث کاهش عزت نفس در آنها می‌شود. انسان با عزت نفس بالا می‌گوید:«من ارزشمندم، حتی اگر خجول باشم. من ارزشمندم، حتی اگر هنوز نتوانسته‌ام بر ترسم هنگام صحبت کردن در جمع غلبه کنم. من با تمام ویژگی‌های خوبم که اتفاقا خیلی زیاد هم هستند، ارزشمندم و خودم را دوست دارم. من با تمام نقاط ضعف یا بهتر بگویم نقاط قابل رشدم ارزشمندم و خودم را دوست دارم. باید با تمرین و تکرار به این باور درست برسیم.

 از قضاوت انسان‌های دیگر نترسیم

در بسیاری از موارد، آن چیزی که در ذهن ما اتفاق می‌افتد، در محیط بیرونی اتفاق نمی‌افتد. این افکار، فقط تفسیرهای ما و داستان‌هایی است که در ذهن خود می‌سازیم و کسی ما را قضاوت نمی‌کند یا متوجه ایرادات‌مان نمی‌شود. اگر هم به احتمال یک درصد متوجه بشوند، به زودی فراموش می‌کنند، زیرا آنقدر موضوعات مهم در زندگی‌شان دارند که جایی برای به خاطر سپردن خجولی‌گری، سرخ شدن صورت یا لرزیدن صدا و دست و پای ما ندارند. حتی بالاتر از آن دیگران ما را در ذهن خود تحسین می‌کنند و می‌گویند:«آفرین به تو که توانسته‌ای در مقابل جمع مطلبت را ارائه کنی.» پس چه خبری بهتر از این که آنچه شما در ذهن خود می‌پرورانید، در واقعیت وجود ندارد. تهیه لیستی از نقاط قوت خود، مشق شب شما است. 10 مورد از نقاط قوت‌تان را بنویسید. همچنین نوشتن لیست چند موردی از موفقیت‌ها الزامی است تا به خودمان یادآوری کنیم کارهای درستی که در طول زندگی انجام داده‌ایم، بسیار بیشتر از مواردی است که آنها را اشتباه انجام داده‌ایم، از طرفی هر زمانی که دچار خود کم‌بینی شدیم، به این لیست و لیست قبلی مراجعه کنیم و با مطالعه و مرور توانمندی‌ها، پیروزی‌ها، موقعیت‌های خوبی که در زندگی داشته‌ایم، حال‌مان را بهتر کنیم و انگیزه‌مان را بالا ببریم.

 لیستی از ترس‌های خود تهیه کنید

بترس و انجامش بده! هر چه از ترس‌های خود فاصله بگیریم، آنها در نظر ما بزرگ و بزرگ‌تر جلوه می‌کنند و وقتی در راستای پا گذاشتن روی آنها اقدامی انجام می‌دهیم، متوجه می‌شویم که چقدر ترس‌های ما کوچک بودند. می‌گوییم ای کاش مدت‌ها قبل این کار را انجام داده بودم و خود را ازعذاب خجولی‌گری‌هایم رها می‌کردم. انسان شجاع کسی نیست که احساس ترس نمی‌کند، بلکه کسی است که بر ترس چیره می‌شود. برای مواجهه با استرس، باید آماده باشیم. هر کاری را که بخواهیم برای اولین بار انجام دهیم، قطعا همراه مقداری استرس است. باید ترسیدن و دودل شدن‌مان را بپذیریم و آن کار را انجام دهیم.

از مشاور کمک بگیرید

همانطور که در بخش علت‌های خجالتی بودن توضیح دادیم، ممکن است به علت داشتن طرحواره طرد اجتماعی و یا ضعف در مهارت‌های ارتباطی، مدام خجالت‌زده باشید. در این صورت برای درمان طرحواره ذکر شده و تقویت مهارت‌های ارتباطی، لازم است حتما با مشاور صحبت کنید. برای انجام تست طرحواره‌ها به صورت رایگان و شروع روند درمان، می‌توانید در واتساپ به شماره 09361835098 پیام دهید و از خدمات مشاوره و روانشناسی روان سالم بهره‌مند شوید.

سوالات متداول


  1. آیا خجالتی بودن، یک مشکل روانی است؟

بستگی به ریشه و علت خجالتی بودن دارد. گاهی طبیعی است که در موقعیت‌های جدید و ناآشنا کم حرف و خجول باشیم اما اگر این ویژگی را همیشه داریم، می‌تواند نشانه اختلال شخصیت اسکیزوئید، فوبیا یا اختلال اضطراب اجتماعی یا طرحواره باشد. پس به طور کلی خجالتی بودن یک مشکل روانی یا شخصیتی نیست مگر اینکه توسط روانشناس این موضوع تشخیص داده شود.

  1. آیا خجالتی بودن جذاب است؟

در ابتدای روابط عاطفی ممکن است کمی خجالتی و با حیا بودن جذاب باشد و باعث شود طرف مقابل بیشتر برای حفظ شما تلاش کند اما اگر افراطی باشد و مانع از این باشد که بتوانید با طرف مقابل ارتباط سالم و قابل قبولی را برقرار کنید، خیر جذاب نیست.

  1. افراد خجالتی لزوما درون‌گرا هستند؟

همه افراد درون‌گرا لزوما خجالتی نیستند. این موضوع بستگی به شخص دارد. حتی در افراد برون‌گرا هم فرد خجالتی زیاد دیده می‌شود.

  1. چه کار کنم که یک فرد خجالتی با من صحبت کند؟

  • شما سر صحبت را باز کنید.
  • فورا صمیمی نشوید و به او فرصت بدهید شما را بشناسد و کم کم یخش باز شود.
  • سوالات باز از او بپرسید یعنی سوالاتی که جواب توضیحی داشته باشد و نه جواب کوتاه «بله» و «خیر».
  • زبان بدن‌شان را تقلید کنید و سعی کنید مثل او بنشینید و بایستید و یا تن صدایتان را هم تنظیم کنید تا او احساس کنید شما هم مثل خودش هستید و راحت باشد.
  • در صحبت کردن افراط نکنید تا معذب نشود.
  • طولانی مدت ارتباط چشمی برقرار نکنید. کمی مکث بدهید تا معذب نشود. هرگز به او خیره نشوید.
  1. آیا افراد خجول می‌توانند وارد رابطه عاطفی شوند؟

بله چرا که نه. اوایل رابطه ارتباط برقرار کردن با دیگران برایشان سخت است اما به مرور درست می‌شود و می‌توانند مثل افراد دیگر، ارتباط خوبی برقرار کنند.

سخن پایانی

برای همه ما گاهی پیش می‌آید که خجالتی شویم اما زمانی خجالتی بودن نیاز به درمان دارد که همیشگی باشد، ارتباطات فرد را مختل کند و اجازه ندهد فرد در زندگی‌اش رشد و پیشرفت کند و از منطقه امن زندگی‌اش خارج شود. در این مقاله به علل، نشانه‌ها و راه‌های درمان ویژگی خجالتی و کم حرف بودن پرداختیم. توجه داشته باشید که برای اینکه عزت نفس‌تان را تقویت کنید و خجالتی بودن را کنار بگذارید، نیاز به تمرین زیادی وجود دارد. پس انتظار معجزه یک شبه از خود نداشته باشید و روی خودتان کار کنید تا به   هدف‌تان برسید. در صورتی که نیاز به کمک مشاور داشتید می‌توانید از خدمات مشاوره و روانشناسی روان سالم استفاده کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!