چرا فکرش از سرم بیرون نمیره (چیکار کنم که دیگه بهش فکر نکنم؟)
«یک لحظه هم از فکرم بیرون نمیره! چیکار کنم؟»، «چطور میتونم دیگه دربارهاش فکر نکنم؟» این سوال شاید در ذهن شما هم باشد. موضوع مهمی است چون فکر کردن زیاد درباره یک نفر، میتواند به تدریج شما را دچار مشکلات عمیقتری مثل وسواس فکری، افسردگی و… کند. اگر به تازگی جدا شدید و هنوز در هفتههای اول یا ماههای اول بعد از جدایی هستید، طبیعی است که در طول روز زیاد به فکر نفر قبلی باشید اما این موضوع نباید طولانیمدت شود یا باعث شود زندگیتان یا سلامت روانتان مختل شود. اگر فکر کردن زیاد درباره آن شخص، به شما آسیب میزند، این مقاله را تا آخر بخوانید تا یاد بگیرید که چگونه میتوانید این مشکل را حل کنید.
چرا مدام به یک فرد خاص فکر میکنید؟
دلایل مختلفی وجود دارد، مثل:
- شما مجذوب و عاشق آن فرد شدهاید
- شما مجذوب کارهایی شدهاید که او انجام میدهد
- او ویژگیهای خاصی دارد که نظر شما را به خود جلب میکند
- شما و آن شخص با هم نقاط مشترک و شباهتهای زیادی دارید
البته گاهی اوقات فکر کردن زیاد به یک شخص، از روی دوست داشتن نیست، بلکه از روی تنفر، ترس و یا دوست نداشتن است.
چه فاکتورهایی باعث میشود مدام به یک فرد خاص فکر کنید؟
جاذبه بین شما دو نفر
گاهی نمیتوانید از فکر یک شخص بیرون بیایید چون جذب او شدهاید. انواع جاذبه وجود دارد، مثل جاذبه فیزیکی، احساسی و جنسی.
وابستگی
وابستگی نیز یکی از دلایل اصلی این موضوع است که البته وابستگی، منفی است که باعث میشود عزت نفستان تخریب شود، مدام مضطرب باشید، افسرده شوید و یا زندگیتان مختل شود. وابستگی به دلیل وجود طرحوارههایی در ذهنتان به وجود میآید. طرحواره یعنی الگوهای فکری و باورهایی که از خانواده به شما رسیده است که البته قابل درمان است. طرحوارههایی مثل رهاشدگی، محرومیت هیجانی، نقص و شرم و تلههای دیگر میتوانند در این موضوع دخیل باشند.
مشکلات سلامت روان
اگر فردی مشکلات سلامت روان داشته باشد، بیشتر ممکن است درگیر یک فرد خاص شود و آسیب ببیند. مشکلاتی که در ادامه معرفی میکنیم، میتوانند ریشه این مشکل باشند:
اضطراب
اضطراب، یکی از دلایل این است که آن فرد از فکرتان بیرون نمیرود. ممکن است شما مدام ترس از دست دادن آن فرد را داشته باشید (ریشه اش تله رهاشدگی است)، ممکن است شما ترس از بیمار شدن یا اتفاق بد افتادن برای آن فرد باشید (ریشهاش تله آسیبپذیری است) یا ممکن است بترسید که نکند آن فرد مرا دوستداشتنی و جذاب نمیداند و به همین دلیل است که به من بی توجهی میکند (ریشهای تلههایی مثل نقص و شرم و شکست است). این موارد، در بخش اضطراب قرار میگیرند.
احساس تنهایی
گاهی شما نمیتوانید از فکر آن شخص بیرون بیایید چون احساس تنهایی میکنید. این احساس تنهایی دلایل مختلفی دارد مثل:
- احساس تنهایی کردن به خاطر تله محرومیت هیجانی فعال که ریشه در دوران کودکی دارد.
- احساس تنهایی کردن به خاطر نداشتن دوستان و ارتباطات اجتماعی فعال و منزوی بودن.
عزت نفس و اعتماد به نفس پایین
عزت نفس و اعتماد به نفس پایین باعث میشوند شما به خودتان باور نداشته باشید و مدام افکار منفی یا ترسهایی درباره آن فرد و ارتباطتان داشته باشید. همین موضوع باعث میشود شما مدام در فکر آن فرد باشید و خودتان را در مقابل او، بی ارزش بدانید.
اختلال شخصیت وسواس
افرادی که اختلال شخصیت وسواس دارند، بیشتر از دیگران دچار وسواس فکری میشوند. البته وسواس فکری آنها فقط درباره رابطه نیست، درباره مواردی مثل تمیزی، مسائل دینی، مسائل جنسی و… نیز ممکن است دچار وسواس فکری شوند و به خاطر آرام کردن خودشان و پایان دادن به این افکار، تن به رفتارهای تکرارشونده میزنند که البته اوضاع را بدتر میکند. مثل کسی که وسواس تمیزی و شستشو دارد و برای اینکه ترسهایش یا افکار وسواسیاش درباره آلودگی به پایان برسد، شروع به شستن همه چیز به مدت طولانی میکند. همچنین فردی که وسواس فکری درباره درباره رابطه و پارتنرش، ممکن است مدام با پارتنرش تماس بگیرد یا فعالیتی تکرارشونده برای آرام کردن خود انجام بدهد. البته اگر فقط وسواس فکری تان در خصوص رابطهتان است، به خودتان برچسب اختلال شخصیت وسواس نزنید! اختلال شخصیت وسواس، فقط توسط درمانگر باید تشخیص داده شود.
چه زمانی فکر کردن مداوم به یک نفر، یک مشکل محسوب میشود؟
تا یک حد خاصی، فکر کردن درباره یک فرد خاص، نرمال و حتی لذتبخش است مثل زمانی که اوایل رابطهتان است و هیجان خاصی نسبت به آن فرد دارید و با فکر کردن به او، لبخند روی لبهایتان مینشیند. این یک مشکل نیست. اما اگر فکر کردن مداوم به او، مربوط باشد به یک مشکل روانی در شما و یا در شما احساسات منفی به وجود بیاورد یا زندگیتان را مختل کند، مثل شما از درس و کارهایتان بیفتید، اینجا است که این یک مشکل محسوب میشود. نشانههای زیر به شما بیشتر کمک میکند که متوجه شوید، اگر افکار شما مشکل محسوب میشوند:
- تمام زندگیتان خلاصه شده در فکر کردن به آن فرد و شما جوانب دیگر زندگیتان را تعطیل کردهاید
- افکارتان با افسردگی، اضطراب، بی خوابی یا سایر نشانههای منفی همراه است که نشان میدهد سلامت روان و یا جسمتان در خطر است
- علاوه بر فکر زیاد درباره او، در فضای مجازی یا در دنیای واقعی، او را تعقیب و دنبال میکنید
- شما در حال تلاش مکرر هستید تا با آن شخص صحبت کنید در حالی که او واضح یا غیرمستقیم به شما گفته است که نمیخواهد با شما صحبتی داشته باشد
- شما برنامهریزی میکنید که به خودتان یا آن شخص آسیب بزنید
اگر هر کدام از موارد بالا را تجربه میکنید، سریعتر از یک روانشناس کمک بگیرید.
چطور از فکر کردن مداوم به او رها شوم؟
محرکها را شناسایی کنید
فکر کنید و بنویسید که چه چیزهایی باعث میشود شما مدام در فکر آن شخص باشید. ممکن است محرکهای زیر وجود داشته باشد. البته اگر محرکهای دیگری هم بود، یادداشت کنید.
- ملاقات کردن آن شخص در جایی مثل محل کار
- دیدن شماره تلفن آن شخص
- دیدن صفحه مجازی او
- شنیدن صدایش
- تماشای فیلمهای رمانتیک
- گوش کردن به آهنگهای عاشقانه
وقتی محرکها را نوشتید، حالا سعی کنید این محرکها را در زندگیتان کم کرده یا آنها را حذف کنید. وقتی محرکها کم باشند یا اصلا نباشند، دیگر به یاد آن شخص نخواهید افتاد که بخواهید به او فکر کنید.
افکارتان را به چالش بکشید
به چالش کشیدن افکار به این معنا است که درباره درست یا غلط بودن آنها از نزدیک فکر و بررسی کنید. مثلا اگر به این دلیل تمام مدت به آن شخص فکر میکنید چون از نظر شما او بهترین آدم روی زمین است، از او بهتر پیدا نمیشود و شما نمیخواهید او را از دست بدهید، آیا فکر شما واقعا درست است؟ آیا اصلا فرد کاملی در جهان وجود دارد یا خیر؟ پاسخ منفی است! پس شما دچار یک خطای فکری شدید. قطعا آن فرد هم نقاط ضعف خود را دارد. تا وقتی که نقاط ضعفش را نشناسید و مطمئن نشوید که با وجود آن نقاط ضعف هم میتوانید در سلامت کامل در کنار او باشید، نمیتوانید بگویید که عاشق هستید! پس افکارتان را به چالش بکشید.
تمرکزتان را روی خودتان بگذارید
وقتی شروع کنید به مراقبت کردن از خودتان، کم کم تمرکزتان از روی او برداشته میشود و میتوانید افکارتان را مدیریت کنید. تمرینات خودمراقبتی فراموش نشوید و حتما به این موارد در خودتان توجه کنید:
- اینکه خواب کافی و با کیفیت داشته باشید
- اینکه تغذیه سالم داشته باشید
- اینکه تمرینات مدیتیشن و مراقبه ذهنی انجام بدهید
- اینکه تحرک روزانه داشته باشید
تعقیب کردنش را کنار بگذارید
اگر عادت دارید در فضای مجازی یا در دنیای واقعی تعقیب یا او را چک کنید، شاید برایتان سخت باشد که ناگهانی این کارها را کنار بگذارید. پس بهتر است آنها را کم کنید. مثلا اگر هر روز 20 بار آنلاین بودنش را چک میکردید، حالا از فردا تعداد چک کردنتان را بکنید 19 بار و به همین ترتیب هر روز این کار را کم کنید تا در آخر، این عادت را ترک کنید.
ارتباطات اجتماعیتان را گسترش بدهید
با دوستان، خانواده و اطرافیانتان به غیر از آن فرد، بیشتر ارتباط برقرار کنید تا از تنهایی در بیایید و همچنین به جای اینکه بخواهید نیازهایتان را در ارتباط با آن فرد برآورده کنید، در ارتباطات دیگر این کار را انجام بدهید.
وقتتان را با کارهای مفید پر کنید
وقتتان را با کارهای مفید و مورد علاقهتان پر کنید تا ذهنتان کمتر وقت کند به سمت افکار تکراری و اشتباه برود. یادتان باشد، ذهن که بی کار بماند به هر سمتی منحرف میشود. پس لازم است که خودتان آن را کنترل کنید.
هدفمند باشید
در زندگیتان هدف داشته باشید، در شغلتان، تحصیلتان و سایر جوانب زندگیتان هدف داشته باشید و در راستای رسیدن به آن حرکت کنید. ذهن اگر هدف داشته باشد، منحرف نمیشود و به جای رفتن به سمت لذتهای اشتباه، به سمت لذتهای درست مثل لذت بردن از مسیر رسیدن به هدف میرود. اگر هدف ندارید و نمیدانید به چه چیزی علاقه دارید، از تستهای شخصیت شناسی مثل MBTI کمک بگیرید. برای انجام این تست، در واتساپ یا تلگرام به شماره 09361835098 پیام دهید.
از روانشناس کمک بگیرید
در آخر اگر دیدید نمیتوانید خودتان به تنهایی این مسیر را طی کنید، قطعا لازم است از روانشناس کمک بگیرید تا این موضوع در شما ریشهیابی و درمان شود. یادتان باشد که هرگز این مشکل را رها نکنید چون میتواند در شما مشکلات جدی جسمی و روانی ایجاد کند.
سخن پایانی
فکر کردن مداوم به یک فرد خاص، تا حدی خوب و نرمال است که در ما حس خوب ایجاد کند و این افکار، مزاحم زندگی ما نشوند. اما از یک جایی به بعد نیاز به درمان دارند. در این مقاله سعی کردیم به شما کمک کنیم که اول این افکار را ریشهیابی و بعد درمان کنید. قطعا موفق میشوید اما تمرین و زمان نیاز است.